ORIGINAL_ARTICLE
سنجش درجة روستاگرایی با استفاده از مدل تاپسیس فازی
(مطالعة موردی: روستاهای دهستان مرکزی شهرستان خدابنده)
روستاگرایی مفهومی است مرتبط با پیوندهای شهر و روستا و تأثیرات متقابلی که این دو سکونتگاه انسانی در عرصة فضای جغرافیایی سرزمین بر هم دارند. رواج شیوة معیشت و زندگی شهری در مناطق روستایی، چهرة مناطق روستایی را دگرگون ساخته و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی جدیدی را خلق کرده است. بر این اساس، کارکردهای روستایی نیز در مناطق روستایی متنوع و گسترده شدهاند. بنابراین انجام تحلیل فضایی از درجة روستاگرایی یا روستایی بودن میتواند متولیان توسعه و برنامهریزی روستایی را به تهیه و اجرای برنامههای متناسب با وضع موجود و پتانسیلها هدایت کند. از سوی دیگر، درجة روستاگرایی منجر به تعمق بیشتر در راههای حفظ جامعة روستایی با شیوه و سبک معیشتی و فعالیتی بومی به عنوان میراث تمدن میگردد. تاکنون مطالعات متعددی در سطح جهانی در زمینة روستاگرایی انجام شده که نتایج آنها میتواند پایهای برای ارزیابی روستاگرایی در کشور باشد. هدف اصلی مقالة حاضر سنجش روستاگرایی است و برای انجام آن از رویکرد ترکیبی با روششناسی توصیفی ـ تحلیلی استفاده گردید. در این راستا، پرسشنامههایی با در نظر داشتن شاخصهای روستاگرایی در سطح جهانی و انطباق آن با شرایط منطقه طراحی شد. پس از جمعآوری دادهها از 21 روستای دهستان حومة مرکزی شهرستان خدابنده، از مدل تاپسیس فازی برای سنجش درجة روستاگرایی استفاده گردید. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که روستاهای قانلی، چپقلو و داشلوجه به ترتیب با امتیازات 648/0 ، 608/0 و 577/0 درجة روستاگرایی بالایی دارند و در مقابل در روستاهای زواجر، لاچوان و دوتپه سفلی درجه روستاگرایی پایینتر است.
https://jrur.ut.ac.ir/article_22748_0988298a51ea5482cc726ce56b680830.pdf
2011-07-23
1
31
تاپسیس فازی
درجة روستایی بودن
روستاگرایی
شهرستان خدابنده.
محمدرضا
رضوانی
rrezavani@ut.ac.ir
1
دانشگاه تهران، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
طاهره
صادقلو
sadeqlu@yahoo.com
2
دانشگاه تهران، دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
حمدالله
سجاسی قیداری
ssojasi2@yahoo.com
3
دانشگاه تهران، دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر گردشگری بر معیشت پایدار روستایی
(مطالعه موردی: روستای برغان، شهرستان ساوجبلاغ)
رویکرد معیشت پایدار یکی از رویکردهای تحلیلی جدید در زمینة توسعة روستایی است که در سالهای اخیر به منظور توسعة روستایی و کاهش فقر مورد توجه قرار گرفته است. . در تحقیق پیشِ رو با کمک چارچوب تحلیلی معیشت پایدار گردشگری و ترکیبی از روشهای تحلیل کمّی و کیفی و با استفاده از مطالعة موردی، نقش و تأثیرات گردشگری به عنوان استراتژی معیشت پایدار در توسعة روستای برغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ مورد بررسی قرار میگیرد. سؤال اصلی تحقیق این است که گردشگری در چارچوب معیشت پایدار چه تأثیری بر ابعاد مختلف معیشت و توسعة روستا داشته است؟ و آیا وضعیت موجود گردشگری تأثیرات پایداری بر توسعة روستا در قالب مؤلفه و شاخصهای معیشت پایدار داشته است؟ در پاسخ به این سؤال ?? شاخص معرف اثرگذاری پایدار گردشگری در قالب سه گروه مؤلفههای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی براساس نظر کارشناسان شناسایی و درجة اثرگذاری آنها اندازهگیری شده است. برای گردآوری دادهها از دو روش اسنادی و پیمایشی، شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که گردشگری در روستای برغان، اگرچه باعث به وجود آمدن اشتغال و در نتیجه درآمد مرتبط با گردشگری و نیز کمک به رشد برخی از فعالیتهای روستایی مانند باغداری و خدمات شده است، اما این تأثیر بسیار محدود است و تنها برخی از خانوارها را در بر میگیرد. همچنین به علت نبود نهاد محلی و متولی مختص گردشگری، منافع عمومی حاصل از گردشگری برای کل جامعه محلی محقق نشده است.
https://jrur.ut.ac.ir/article_22749_0ce768d7e93956d4121a91a39bd12289.pdf
2011-07-23
33
62
توسعة روستایی
روستای برغان
شهرستان ساوجبلاغ
گردشگری روستایی
معیشت پایدار
محمود
جمعه پور
mjomehpour@yahoo.com
1
دانشگاه علامه طباطبایی، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی معیارهای پایداری روستایی شهرستان دنا براساس فرآیند ارتباطات: کاربرد تحلیل سلسلهمراتبی
در مطالعة حاضر سعی شده است با استفاده از تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی اولویتبندی معیارهای پایداری روستایی برای منطقة مورد مطالعة یعنی شهرستان دنا انجام گیرد. با مطالعة تحلیلی و مرور منابع ثانویه، معیارها یا شاخصهای پایداری روستایی با توجه به پنج عنصر ارتباطیِ، فرستنده (نهادها/ سازمانهای توسعه)، محتوای پیام (توسعة پایدار روستایی)، رسانهها (کانالها)ی ارتباطی، گیرنده (کشاورزان/ روستاییان) و نظام بازخورد (نظارت و ارزشیابی) مشخص شدند. سپس با استفاده از مطالعة دلفی و انجام یک پیمایش در منطقة مورد مطالعه، اولویتبندی مقدماتی معیارها و راهبردها مشخص شد و سرانجام با انجام تحلیل سلسلهمراتبی اولویتبندی نهایی آنها مشخص گردید. نتایج پژوهش صورت گرفته نشان دادند که در بعد سازمانی، "کاهش آشنایی و روابط شخصی (پارتیبازی)" و "تقویت نظام نظارت و کنترل ادارات مرکزی بر کارکنان میدانی"، مهمترین معیارهایی هستند که در اصلاح ساختار سازمانی و بهبود آن به منظور توسعة پایدار روستایی باید مورد توجه قرار گیرند. در بعد اجتماعی ـ فرهنگی توسعة پایدار کشاورزی نیز معیاری که شرکتکنندگان بر آن تأکید خاص داشتند،"افزایش اشتغال کشاورزان، به ویژه جوانان" بوده است. همچنین، بعد اقتصادی ـ فنی توسعة پایدار روستایی "نظام مناسب بازاریابی و فروش محصولات" بالاترین اولویت را به خود اختصاص داده است و در بعد زیستمحیطی نیز تأکید بر "رعایت زمان مناسب مبارزة شیمیایی" و "مدیریت تلفیق آفات و بیماریها" بوده است. همچنین، بررسی وضعیت دیگر معیارهای مورد پژوهش، یعنی معیارهای مربوط به "رسانههای ارتباطی"، "مخاطبان" و "نظام نظارت و ارزشیابی" نشان داد که هیچ یک از آنها وضعیت پایداری ندارند.
https://jrur.ut.ac.ir/article_22750_5bf6708f1e610cc521b1637eacbe82af.pdf
2011-07-23
63
92
ارتباطات
تحلیل سلسلهمراتبی
توسعة پایدار روستایی
شهرستان دنا
فرایند
مهدی
نوری پور
mnooripoor@yu.ac.ir
1
دانشگاه یاسوج، دکترای ترویج و آموزش کشاورزی
AUTHOR
منصور
شاه ولی
shahvali@shirazu.ac.ir
2
دانشگاه شیراز، دکترای ترویج و آموزش کشاورزی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین نقش دهیاریها و شوراهای اسلامی در
توسعة کارآفرینی روستایی (مطالعة موردی: بهاباد استان یزد)
امروزه یکی از راهبردهای مؤثر در توسعة همهجانبه و خودپایدار نواحی روستایی، استفاده از مشارکت و توانمندیهای مردم، بهویژه روستاییان برای عمران و توسعة مناطق روستایی در تمام ابعاد آن است.در سالهای اخیر، شوراهای اسلامی و دهیاریها بهعنوان مدیریت جدید روستاها تعریف گردیدهاند و دهیاران و شوراهای اسلامی بهعنوان نهادهای مردمی و محلی که مدیریت روستاها را برعهده دارند، میتوانند با سیاستگذاری، مدیریت و اجرای برنامههای مختلف آموزشی، توسعة زیرساختهای لازم، کمک به جذب منابع مالی و اموری از این دست، در توسعة کارآفرینی در روستاها نقش اساسی ایفا کنند و زمینه را برای توسعة کارآفرینی روستایی فراهم آورند. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و روش انجام بهصورت پیمایشی بوده و در گردآوری اطلاعات تحقیق از روش اسنادی و میدانی استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعة آماری تحقیق شامل روستاییان، کارآفرینان و مسئولان محلی در دهستانهای بهاباد بوده که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 143 نفر از روستاییان و تعداد 45 نفر از مسئولان، صاحبنظران و کارشناسان و 30 نفر از کارآفرینان انتخاب گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشانگر آن است که دهیاران و شوراهای اسلامی در زمینة توسعة کارآفرینی روستایی عملکرد نسبتاً موفقی داشته و از نظر مردم فعالیتهای کارآفرینان، مسئولان محلی، دهیاران و شوراها زمینههای لازم را برای توسعة کارآفرینی روستایی، از جمله زیرساختهای کارآفرینی، رفتار و نگرش کارآفرینانه، جذب منابع مالی و عوامل فرهنگی و اجتماعی فراهم کرده و عملکرد دهیاران و شوراها در این موارد قابل قبول بوده است و منجر به توسعة کارآفرینی روستایی شده است.
https://jrur.ut.ac.ir/article_22751_609574039d0e4d63bb111d317d09b330.pdf
2011-07-23
93
114
توسعة کارآفرینی روستایی
دهیاری
سازمانهای غیردولتی
شورای اسلامی
مشارکت مردمی
سیدسعید
هاشمی
sshashemi2@yahoo.com
1
دانشگاه تهران، دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
سیدحسن
مطیعی لنگرودی
shmotiee3@ut.ac.ir
2
دانشگاه تهران، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
مجتبی
قدیری معصوم
mghadiri2@ut.ac.ir
3
دانشگاه تهران، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
محمدرضا
رضوانی
rrezavani@ut.ac.ir
4
دانشگاه تهران، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
سید محمد
مقیمی
moghimim@ut.ac.ir
5
دانشگاه تهران، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سنجش و ارزیابی مؤلفههای مبنایی مدیریت ریسک زلزله
(مطالعة موردی: مناطق روستایی شهرستان قزوین)
سوانح طبیعی همچون زلزله، سیل و طوفان به عنوان پدیدههای تکرارپذیر در طول دوران حیات کرة زمین همواره وجود داشتهاندپیشینة تاریخی حوادث رخ داده بیانگر این واقعیت است که کشور ایران همواره به خاطر داشتن ساختارهای مکانی- فضایی ویژه، بحرانهای طبیعی زیادی را متحمل شده و یکی از آسیبپذیرترین نقاط جهان در برابر مخاطرات محیطی بوده است. بنابراین با توجه به اهمیت مسئله در ابعاد مختلف مکانی- فضایی و به منظور کاهش آسیبپذیری در برابر زلزله، توجه و بهکارگیری روشها و مدلهای جدید، همچون مدیریت ریسک زلزله ضرورتی اساسی دارد. براین مبنا محققان بر آن بودهاند که ضمن تبیین جایگاه مدیریت ریسک به صورت موردی در شهرستان قزوین به این پرسش اساسی پاسخ دهند که مؤلفههای اساسی مدیریت ریسک، یعنی آگاهی، دانش، آموزش، مشارکت، توانمندی نهادی، تحملپذیری محیطی در چه وضعیتی قرار دارند؟ بدین منظور محققان با بهرهگیری از گویههای تبیینکنندة مدیریت ریسک در قالب طیف لیکرت و با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقهای در میان 386 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن مراکز روستایی و در سطح 29 روستا از شهرستان قزوین دریافتهاند که تمامی مؤلفههای اساسی مدیریت ریسک در میان سکونتگاههای روستایی در سطح پایین بودهاند. پیامد چنین وضعیتی تداوم روند وضع موجود، یعنی ضعف کالبدی و ساختوسازهای غیراصولی، عدم قابلیت پاسخگویی مناسب در برابر زلزله، ناهماهنگی و مشارکت کم در مراحل مختلف بحران و افزایش تعداد کشتهها و زخمیها در زلزلههای آتی خواهد بود. بدینترتیب، به منظور رفع چالشهای فراروی و کاهش آسیبپذیری، ارتقا و تقویت مؤلفهها و معیارهای اساسی مدیریت ریسک ضروری است.
https://jrur.ut.ac.ir/article_22752_2839eea165984a6a13236aa75ad34190.pdf
2011-07-23
115
150
زلزله
قزوین
مؤلفهها
مدیریت ریسک
مدیریت ریسکپذیری
عبدالرضا رکنالدین
افتخاری
reftekhari_reza4@yahoo.com
1
دانشگاه تربیت مدرس ، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
مجید
پریشان
m_parishan216@yahoo.com
2
دانشگاه تربیت مدرس، دانشجوی دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
مهدی
پورطاهری
mahdit@ut.ir
3
دانشگاه تربیت مدرس، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
علی
عسگری
asgary@yorku.ac.ir
4
دانشگاه یورک کانادا، دکترای برنامه ریزی شهری و منطقه ای
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سنجش و ارزیابی پایداری در مناطق روستایی
با استفاده از تکنیک تصمیمگیری چندمتغیره فازی- تاپسیس
دستیابی به توسعة پایدار به منظور بهرهبرداری مناسب از منابع و ایجاد رابطة متعادل و متوازن میان انسان، اجتماع و طبیعت، هدف آرمانی برنامهریزان و مدیران توسعه و به ویژه توسعة روستایی تلقی میشود و زمانی امکانپذیر میگردد که چارچوبی مناسب برای انتخاب شاخصها و معرفهای توسعة پایدار و ابزاری کارآمد به منظور تجزیه و تحلیل، سنجش و ارزیابی آن فراهم باشد؛ زیرا انجام این کار سبب ارتقای سطح اعتبار یافتههای علمی پژوهشگران و افزایش قابلیت اطمینان فضای تصمیمگیری مدیران و سیاستگذاران میشود. براین اساس تاکنون مدلها و تکنیکهای متعددی در سطوح مختلف به منظور سنجش و ارزیابی توسعة پایدار بهکار گرفته شده، اما هنوز چارچوب مناسبی برای ارزیابی و سنجش پایداری بهخصوص در مناطق روستایی یافت نشده است. بنابراین هدف اصلی مقالة پیشرو، شناسایی روشهای متعدد ارزیابی پایداری و انتخاب یکی از آن روشها با رویکرد یکپارچه به منظور سنجش و ارزیابی پایداری است. با توجه به پژوهشهای نظری، رویکرد ارزیابی یکپارچه و در زیرمجموعة آن ارزیابی چندمتغیره براساس تکنیک تاپسیس فازی برای مطالعه در نظر گرفته شد. در ادامه، روستاهای شهرستان کمیجان به عنوان مطالعة موردی برای پژوهش انتخاب شدند که براساس روش نمونهگیری کوکران از 430 خانوار پرسشنامه دادهها جمعآوری گردید و پس از انجام محاسبات نتایج نشان دادند که به ترتیب روستاهای فضلآباد و علیآباد با امتیازهای 696/0 و 666/0 میزان پایداری بالا و روستاهای کسرآصف و چالمیان سطح پایداری کمتری در قیاس با سایر سکونتگاهها دارند.
https://jrur.ut.ac.ir/article_22753_d0e8cb8c79ad791a737b5778007aba44.pdf
2011-07-23
151
185
ارزیابی پایداری
تکنیک تصمیمگیری
توسعة پایدار
شهرستان کمیجان
فازی- تاپسیس
رضا
خسروبیگی
khosrobeigi_reza@yahoo.com
1
دانشگاه فردوسی مشهد، دنشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
حمید
شایان
shayan34@yahoo.com
2
دانشگاه فردوسی مشهد، دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
حمدالله
سجاسی قیداری
ssojasi2@yahoo.com
3
دانشگاه تربیت مدرس، دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
طاهره
صادقلو
sadeqlu@yahoo.com
4
دانشگاه تهران، دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل آثار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ICT در توسعة
نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان گرگان)
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات از عمدهترین معیارهای توسعه و پیشرفت اقتصادی و صنعتی به شمار میآید، به نحوی که برجنبههای مختلف زندگی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی افراد و اجتماعات بشری تأثیر گذاشته است و در این میان روستاها نیز از توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات تأثیر پذیرفتهاند. هدف از این تحقیق تحلیل آثار گوناگون گسترش دفاتر ICT در روستاهای شهرستان گرگان است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روشهای میدانی و اسنادی کمک گرفته شده و براساس آن اطلاعات 20 روستا در دو گروه روستاهای برخوردار و نابرخوردار در قالب 316 پرسشنامه براساس فرمول کوکران در منطقه گردآوری شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که ICT روستایی میتواند در ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی و کالبدی آثار مثبتی بر جای نهد و تفاوت معنیدار در پاسخگویی روستاییان در روستاهای برخوردار و نابرخوردار مؤید این مطلب است. علاوه بر آن، نظر کارشناسان و متخصصان محلی نیز یافتههای به دست آمده از دیدگاه روستاییان را مورد تأیید قرار میدهد. با توجه به یافتههای پژوهش راهکارهای اجرایی مانند ارائة خدمات نهادهای اداری دولتی در محیطهای روستایی از طریق دفاتر ICT روستایی، امکان برقراری ارتباط بین مدیران محلی روستایی و نهادهای اداری دولتی از طریق امکانات دفاتر ICT روستایی و نظایر اینها پیشنهاد میشود.
https://jrur.ut.ac.ir/article_22754_b68ae32a4cb64bf25ab2e9b4a73f7400.pdf
2011-07-23
187
213
آثار اجتماعی ـ اقتصادی
آثارکالبدی
توسعة روستایی
شهرستان گرگان
فناوری اطلاعات و ارتباطات
علی اکبر
عنابستانی
anabestani2@um.ac.ir
1
دانشگاه فردوسی مشهد، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR
سمیه
وزیری
s.vaziri6@gmail.com
2
دانشگاه فردوسی مشهد، کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
AUTHOR