دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
تحلیل ذینفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران
662
683
FA
رضا
سلیمان نژاد
دانشجوی دکتری، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
solymannejad-r@gmail.com
امیرحسین
علی بیگی
دانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
baygi1@gmail.com
لاله
صالحی
استادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
lsalehi@razi.ac.ir
10.22059/jrur.2022.330327.1672
توسعه پایدار گردشگری کشاورزی یک راهکار برای استفاده بهینه از صنعت گردشگری است. اما از علتهای عمده عدم تحقق سیاستهای توسعهای نبود سازوکارهای لازم برای شناسایی، تحلیل و نقشآفرینی ذینفعان متعددی است که میبایست در یک فرایند مشارکتی مبتنی بر پایداری و تابآوری برای مدیریت پایدار توسعه گردشگری کشاورزی، همکاری، هماهنگی و همافزایی داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ذینفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران بهصورت آمیخته انجام شد. بهمنظور شناسایی ذینفعان اطلاعات از کارشناسان حوزه گردشگری کشاورزی گردآوری شد که پس از مصاحبه با 17 نفر از آنها و طی چهار مرحله دلفی ذینفعان به تعداد 25 نفر شناسایی شدند و با استفاده از ماتریس قدرت - منفعت میزان قدرت و نوع منفعت هر ذینفع مشخص گردید. با استفاده از مصاحبه نیمهساختارمند از دو تن از نمایندگان هر ذینفع (مجموعاً 50 مصاحبه) چگونگی اعمال قدرت ذینفعان با توجه به نوع منفعتشان مشخص گردید. بر اساس نتایج، ذینفعان اصلی توسعه پایدار گردشگری کشاورزی بیشتر از سازمانهای دولتی بودند که در بین آنها سازمان جهاد کشاورزی، سازمان میراث فرهنگی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیطزیست از لحاظ پنج نوع قدرت اقتصادی، دانشی، اجتماعی، سیاسی و قانونی در جایگاه بالاتری قرار داشتند. نتایج تحلیل مصاحبهها بهصورت تحلیل محتوای متعارف منتج به شناسایی 428 جمله در قالب 125 گزاره مفهومی شد. میتوان از دستهبندی ارائهشده به منظور ایجاد ظرفیت، ارتقای مشارکت و تعامل بین ذینفعان با توجه به نوع قدرت و منفعت در فرایند توسعه پایدار گردشگری کشاورزی استفاده نمود.
تحلیل ذینفعان,قدرت و منفعت ذینفعان,گردشگری کشاورزی,پایداری گردشگری,استان مازندران
https://jrur.ut.ac.ir/article_85371.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_85371_fde59385854ace5291f8d582809063ff.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
عوامل مؤثر بر تابآوری جامعه گردشگری روستایی در راستای توسعهپایدار (موردمطالعه: روستاهای هدف گردشگری شهرستان همدان)
684
699
FA
میر محمد
اسعدی
استادیار،گروه گردشگری، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علم و هنر، یزد، ایران.
asadi@sau.ac.ir
گلنوش
جباری
0000-0001-6303-1814
دانشجوی دکترا، گروه گردشگری، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علم و هنر، یزد، ایران.
golnoosh.jabbari@gmail.com
10.22059/jrur.2021.325604.1646
رفاه جامعه گردشگری روستایی با میزان تابآوری آنها در ارتباط است. با وجود اهمیت تابآوری جامعه و پتانسیل آن برای تحقق توسعه اقتصادی دراز مدت، عوامل مؤثر بر تابآوری جامعه گردشگری برای توسعهپایدار، غالباً در مراحل برنامهریزی پروژههای توسعه گردشگری نادیده گرفته شده است. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تابآوری جامعه گردشگری روستایی در راستای توسعهپایدار گردشگری در ارتباط با سه مؤلفه آن یعنی تابآوری اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی است. برای این منظور، مطالعه عمیق ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان و کارشناسان حوزه توسعه گردشگری روستایی و آشنا با توسعه پایدار صنعت گردشگری با رویکرد اکتشافی تحلیل تم صورت گرفت که به پدیدار شدن 3 بعد، 9 مولفه و 45 شاخص منجر شد. سپس با استفاده از پرسشنامه و روش مدلسازی ساختاری - تفسیری (ISM) و همچنین به کارگیری نرمافزار MATLAB، موقعیت، میزان اهمیت، اثرگذاری و اثر پذیری این عوامل در پنج سطح ارائه شد. یافتهها نشان دادند، مؤلفه حمایت مالی دارای بیشترین اثرگذاری و سنگ زیربنای تابآوری جامعه گردشگری روستایی در راستای توسعهپایدار گردشگری است و مؤلفه بهداشت و ایمنی نیز دارای بیشترین اثرپذیری است.
تابآوری جامعه,توسعهپایدار,گردشگری,مدلسازی ساختاری-تفسیری
https://jrur.ut.ac.ir/article_85293.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_85293_083438e4b25695d2656dbefdf988da10.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
شناسایی چالشهای پیش روی توسعه اکوسیستم کسبوکارهای کارآفرینانه گردشگری روستایی (موردمطالعه: بخش ساردوئیه در شهرستان جیرفت)
700
715
FA
سیدرضا
حسینی کهنوج
0000-0002-8462-6988
دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران.
hossinireza21@yahoo.com
حمدا...
سجاسی قیداری
0000-0000-0000-0000
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران.
ssojasi@yahoo.com
علی اکبر
عنابستانی
استاد، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران.
anabestani@um.ac.ir
علی
شهدادی
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه جیرفت، جیرفت، ایران.
alishahdadi@gmail.com
10.22059/jrur.2021.313069.1573
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی اقدام به شناسایی چالشهای مؤثر بر توسعه اکوسیستم کسبوکارهای کارآفرینانه گردشگری در مناطق روستایی شهرستان جیرفت و معادلات ساختاری میان آنها نموده است. برای این کار، ابتدا به جمعآوری کدهای تلفیقی از مدلها و پژوهشهای بهکاررفته در زمینه کسبوکارهای کارآفرینانه گردشگری و همچنین نظرخواهی از 15 کارآفرین روستایی جهت اصلاح آنها اقدام شد. سپس در قالب نرمافزار MICMAC، عوامل شناسایی شده از بعد تاثیرگذاری یا تاثیرپذیری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش را 54 نفر از صاحبان کسبوکارهای گردشگری در سه دهستان واقع در بخش ساردوئیه تشکیل میدهند. در ادامه با روش دلفی و نظرسنجی از کارشناسان و صاحبنظران در زمینه کسبوکارهای کارآفرینانه گردشگری به روابط ساختاری حاصل از این پیشرانها اقدام شد. برای این کار از نظر 50 کارشناس به روش نمونهگیری غیراحتمالی قضاوتی، در قالب آزمون تحلیل مسیر در نرمافزار SPSS اقدام شد. نتایج نشان داد، مسائل مالی و اقتصادی بالاترین ضریب تاثیرگذاری را دارند. ریشه این مشکلات را میتوان در عواملی همچون بازاریابی و مسائل مالی و بودجه محدود کارآفرینان و حمایتهای ضعیف از آنها جستجو کرد که میتواند تاثیر بسزایی در توسعه اینگونه کسبوکارها در آینده داشته باشد.
اکوسیستم کارآفرینانه,توسعه گردشگری,کسبوکارهای گردشگری,آیندهپژوهی,معادلات ساختاری
https://jrur.ut.ac.ir/article_80723.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_80723_7d49dbb377ed3bdb300861c2982fed9f.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
پیشرانهای کلیدی برند گردشگری کمشتاب در مقصدهای روستایی (موردمطالعه: روستای جواهرده - استان مازندران)
716
733
FA
مجید
فرهادی یونکی
0000-0003-4160-7872
دانشجوی دکتری، گروه مدیریت گردشگردی، دانشکده علوم گردشگری، دانشگاه علم و فرهنگ، تهران، ایران.
majid.f71@gmail.com
راضیه
ربانی
دانشجوی دکتری، گروه گردشگری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
rabanir@gmail.com
محمدامین
خراسانی
استادیار، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
khorasani_ma@ut.ac.ir
10.22059/jrur.2022.331505.1682
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی پیشرانهای کلیدی مؤثر در برند کمشتاب گردشگری در روستای جواهرده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی - تبیینی و از نظر روش، کیفی - کمی، مبتنی بر نظرات 30 نفر از کارشناسان است که بهصورت گلوله برفی و قضاوتی انتخاب شدند. در روش کیفی با استفاده از نرمافزار MAXQDA مدل اولیه، طراحی و با نرمافزار MICMAC روابط بین پیشرانها تبیین، اولویتبندی و ارزشگذاری شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 49 پیشران کلیدی شناساییشده در سه دسته مؤلفههای، محصول گردشگری کمشتاب، فرایند گردشگری کمشتاب و برنامه گردشگری کمشتاب، تقسیمپذیر هستند. در این راستا، پیشرانهای حفظ کیفیت محیط، چشمانداز و جاذبههای طبیعی درون یا پیرامون، آبوهوای پاکیزه و مطلوب، آموزش گردشگری کمشتاب، فضاهای عمومی پذیرا و پویا، جلب نظر مثبت راجع به برند کمشتاب (نگرش)، شخصیت مقصد، داشتن یک داستان منحصربهفرد و انگیزش جهت استفاده از برند گردشگری کمشتاب، تأثیرگذارترین پیشرانها در ایجاد برند گردشگری کمشتاب روستای جواهرده هستند.
گردشگری روستایی,برند مقصد گردشگری,گردشگری کمشتاب,فعالیتهای گردشگری کمشتاب
https://jrur.ut.ac.ir/article_85372.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_85372_4442ba0dd1c60b80fd1174e1383bcdfa.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
هموارسازی فضایی نرخ باروری در نواحی روستایی ایران (1395-1390)
734
749
FA
مهرانگیز
رضائی
استادیار، گروه جغرافیا، پردیس علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
rezaee.m@yazd.ac.ir
حسنعلی
فرجی سبکبار
0000-0002-5470-4287
استاد، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
hfaraji@ut.ac.ir
سیامک
طهماسبی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، مرکز مطالعات سنجش از دور و GIS، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
siamaktahmasbi@alumni.ut.ac.ir
10.22059/jrur.2022.325115.1641
باروری یکی از فرایندهای اساسی جمعیت است که تأثیر مهمی در پویایی و تغییر ساختار جمعیت دارد. کاهش باروری پدیدهای جهانی است؛ در دهههای گذشته، کشورهای توسعهیافته و امروزه بسیاری از کشورهای درحالتوسعه آن را تجربه میکنند و در ایران نرخ باروری کلی به کمتر از سطح جانشینی رسیده است. برآورد نرخ باروری در نواحی روستایی عمدتاً متأثر از اندازه جمعیت و اندازه واحد فضایی است. به همین دلیل برآورد نرخ باروری و تهیه نقشه در مناطق جغرافیایی کوچک و کمجمعیت چالشبرانگیز است. این پژوهش با هدف برآورد صحیح و شناسایی الگوهای فضایی باروری نواحی روستایی با استفاده از روشهای هموارسازی فضایی برای سالهای 1395و1390 انجام شده است. برای تحلیل دادهها از روشهای هموارساز بیز تجربی و بیز تجربی فضایی استفاده شد. درحالیکه میانگین GFR سالهای 1390 و 1395 به ترتیب 1/51و 6/71 (فرزند به ازای هر 1000 زن) است، یافتهها نشان میدهد که روشهای هموارسازی فضایی و بهویژه روش بیز تجربی فضایی در برآورد باروری در مناطق کوچک کارایی مناسبی دارد بهطوری که میزان تعدیل نرخ باروری در مناطق پرجمعیت، کمتر و در مناطق کمجمعیت تعدیل قابلتوجهی را ایجاد میکند. نتایج همچنین وقوع باروری بالای روستایی در نواحی مرزی کمتر توسعهیافته (جنوب شرق، شرق و جنوب)و گسترش روند باروری پایین روستایی از شمال به جنوب و سپس روستاهای مرکزی و غربی را نشان میدهد. تداوم باروری پایین در بخش عمدهای از نواحی روستایی، کشور را با چالشهای جدی در حوزه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی روبهرو میکند.
نرخ باروری,هموارسازی فضایی,بیز تجربی فضایی,خودهمبستگی فضایی,نواحی روستایی
https://jrur.ut.ac.ir/article_85367.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_85367_bc6fc74ee263df7bb04735a63fadfe06.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
تحلیل ساختاری دگرگونیهای روستائیت کشاورزی در استان اصفهان
750
767
FA
بیتا
اصلانی سنگده
دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، ایران.
bita.aslani.066@gmail.com
عباس
امینی
0000-0001-7282-0794
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، ایران.
a.amini@geo.ui.ac.ir
10.22059/jrur.2021.325709.1648
در دهههای اخیر روستاها دچار تحولات بسیاری بودهاند. این دگرگونیهای پویا و مداوم ابهامهایی را در مورد چیستی ساختار و چگونگی کارکرد آنها به وجود آورده است. کشاورزی بهعنوان فعالیت مشخصه روستایی شاهد تغییرات زیادی بوده است. تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل ساختاری تحولات فضایی و زمانی کارکردهای کشاورزی مناطق روستایی (روستائیت کشاورزی) در استان اصفهان پرداخته است. با مطابقت و مطالعه تمامی روستاهای بالای 4 خانوار استان در دو سرشماری کشاورزی 1382 و 1393، متغیرهای مشابه استخراج و دو سری شاخصهای مقطعی و یک سری شاخصهای طولی برای این تحولات تعریف و محاسبه شدند. مدلسازی ساختارهای مقطعی و تحولات طولی شاخصها با روش معادلهیابی ساختاری و رویکرد خودگردانسازی انجام شد. از مجموعه شاخصهای دهگانه، نرخ اشتغال کشاورزی، سرانه زمین خانوارهای بهرهبردار، بهرهبرداریهای با زمین آبی و زراعتهای آبی، شاخصهای تأثیرگذار در روستائیت کشاورزی استان در دو مقطع بودهاند. مدلسازی تحولات شاخصها طی دوره نیز نشان داد نهاده آب و شاخصهای آن نقش تعیینکنندهتری در هویت کارکردی مبتنی بر کشاورزی روستاها نسبت به نهاده زمین داشته و این کارکرد بیشتر مبتنی بر زراعت بوده است. تحلیل فضایی ساختارهای میانگین روستائیت کشاورزی بیانگر تأثیر منفی تغییرات بهرهبرداریهای زراعی و نرخ اشتغال کشاورزی و تأثیر مثبت تغییرات نرخ باسوادی کشاورزان و سهم باغداری در الگوی کشت بر تحولات روستائیت کشاورزی در بین سه گروه روستاهای مناطق کوهستانی، دشتی و بیابانی با مداخله بیشتر تغییرات دو شاخص نرخ اشتغال و نرخ باسوادی بود. تأثیر منفی تغییرات زمینهای آبی بر ساختار این تحولات تنها در رابطه با روستاهای مناطق بیابانی بوده است.
روستائیت کشاورزی,مدلسازی ساختاری,استان اصفهان
https://jrur.ut.ac.ir/article_83401.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_83401_3969b56a257b563e0ba9e3dfdb9e1e64.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
تحلیل اثرات آرمانگرایی روستائیان بر توسعه روستایی (موردمطالعه: منطقه سیستان)
768
781
FA
محمود رضا
میرلطفی
دانشیار، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه زابل، زابل، ایران.
mmirlotfi@yahoo.com
سعیده
شهرکی
کارشناس ارشد، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه زابل، زابل، ایران.
saeideh.shahraki@gmail.com
10.22059/jrur.2021.326841.1653
میل به پیشرفت و توسعه جزء آرمانهای جوامع است و آرمانگرایی بهعنوان یک عامل تحرک برانگیز میتواند زمینهساز توسعه جوامع انسانی و بهویژه مناطق روستایی باشد. بنابراین، هدف اصلی این جستار تحلیل اثرات آرمانگرایی بر توسعه روستایی منطقه سیستان است. این پژوهش بر پایه روش، توصیفی - تحلیلی استوار بوده و از نظر هدف، کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات روشهای اسنادی و پیمایشی به کار رفت. حجم نمونه در واحد روستا با استفاده از فرمول اصلاحی شارپ 40 روستا تعیین گردید. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برای واحد سرپرست خانوارها 381 در نظر گرفته شد. روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط متخصصین مرتبط با موضوع، تأیید و ضریب پایایی (با 856/0) مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی اثرات آرمانگرایی روستائیان بر توسعه روستایی، آزمونهای ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس و روش تاکسونومی به کارگرفته شد. نتایج سطحبندی توسعه به روش تاکسونومی و سطحبندی آرمانگرایی روستاها نشان داد که بیشترین تعداد در هر دو سطحبندی در گروه متوسط قرار دارد. نتایج ارزیابی آرمانگرایی نشان داد، روستای ژالهای در شهرستان زابل (08/124) بالاترین و روستای کنگ امام داد در شهرستان هیرمند (33/66) کمترین سطح آرمانگرایی را داشتند. همچنین روستای کرباسک از شهرستان زابل (66/3) بیشترین و روستای آخوندزاد از شهرستان هیرمند (86/1) کمترین سطح توسعه روستایی را دارند و نتیجه کلی پژوهش نشان داد که بین آرمانگرایی و سطح توسعه روستایی در روستاهای منطقه سیستان رابطه معناداری (با 000/0 =sig) وجود دارد.
آرمانگرایی,روستائیان,توسعه روستایی,تاکسونومی,منطقه سیستان
https://jrur.ut.ac.ir/article_85294.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_85294_19c233689434d1a2ae18c1758a7720f8.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
تحلیل محدودیتهای توسعه صنایع کوچکمقیاس بخش کشاورزی (موردمطالعه: دهستان کاکاوند، استان لرستان)
782
799
FA
مهدی
رحیمیان
دانشیار، گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.
mehdi_rahimian61@yahoo.com
حسین
زارعی
دانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه GIS، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران.
zareei.ho@lu.ac.ir
ماندانا
مسعودی راد
دانشآموخته دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده جغرافیا، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.
mandana.masoudi@gmail.com
10.22059/jrur.2021.325730.1647
برنامهریزی برای توسعهیافتگی روستاهای کمبرخوردار و از طرف دیگر، سادگی فناوری، نیاز به سرمایه کمتر، دوره کوتاهتر بازگشت سرمایه و دیگر مزایای صنایع کوچکمقیاس بخش کشاورزی ضرورت راهاندازی این گونه صنایع را بیشتر از قبل نمایان ساخته است. اگرچه مسیر راهاندازی این صنایع همیشه هموار نیست و با موانع مختلفی مواجه است. از این رو، این تحقیق با هدف شناسایی و تعیین عوامل بازدارنده راهاندازی صنایع کوچکمقیاس بخش کشاورزی انجام شد. جهت شناسایی عوامل بازدارنده، 20 مصاحبه نیمهساختاریافته با صاحبنظران استانی انجام شد. تحلیل دادههای گردآوری شده از مصاحبهها، منجر به شناسایی 41 مفهوم، در قالب 7 دسته کلان موانع شد. سپس از تکنیک دلفی - فازی دومرحلهای برای دستیابی به توافق گروهی بین صاحبنظران و رتبهبندی عوامل بازدارنده استفاده شد. طبق نتایج تکنیک دلفی - فازی عوامل بازدارنده راهاندازی صنایع کوچکمقیاس بخش کشاورزی در دهستان کاکاوند شهرستان دلفان در 5 دسته طبقهبندی شدند. موانع مالی - اعتباری با میانگین کل فازیزدایی (442/0) در اولویت اول عوامل بازدارنده راهاندازی صنایع کوچکمقیاس بخش کشاورزی قرار گرفت. همچنین موانع اداری - سیاستی با میانگین کل فازیزدایی (426/0)، کمبود نیروی انسانی آموزشدیده و کارآفرینان محلی با میانگین (417/0)، نبود روحیه مشارکتی، فردی و اجتماعی جامعه محلی برای سرمایهگذاری با میانگین کل فازیزدایی (407/0) و سرمایهگذاری ضعیف داخلی و خارجی با میانگین کل فازیزدایی (397/0) در رتبههای بعدی قرار گرفتند. تأمین اعتبارات لازم، کاهش بروکراسی اداری و موانع سیاستی، ارائه آموزش به روستائیان و تقویت مشارکت آنان و نیز جلب سرمایهگذاران داخلی و خارجی برای راهاندازی صنایع کوچکمقیاس بخش کشاورزی پیشنهاد اساسی تحقیق حاضر است.
صنایع کوچکمقیاس,توسعه روستایی,استان لرستان,دهستان کاکاوند,تکنیک دلفی- فازی
https://jrur.ut.ac.ir/article_83402.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_83402_ec44856ce15922af2d19040dec71434a.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
تعیین الگوی بهینه اشتغال در پهنههای روستایی شرق گیلان
800
815
FA
محمدعلی
رحیمی پورشیخانی نژاد
استادیار، گروه مطالعات ناحیهای، پژوهشکده محیطزیست، جهاد دانشگاهی گیلان، رشت، ایران.
m.a.rahimipour.sh@gmail.com
حبیب
محمودی چناری
0000-0003-0608-8456
استادیار، گروه مطالعات ناحیهای، پژوهشکده محیطزیست، جهاد دانشگاهی گیلان، رشت، ایران.
habib.mahmoodi@ut.ac.ir
فاطمه
مومنی طارم سری
کارشناسی پژوهشی، گروه مطالعات ناحیهای، پژوهشکده محیطزیست، جهاد دانشگاهی گیلان، رشت، ایران.
fatemeh71momeni@gmail.com
فرزانه
نصیری جان آقا
مربی، گروه مطالعات ناحیهای، پژوهشکده محیط زیست، جهاد دانشگاهی گیلان، رشت، ایران.
fzn_nasiri@yahoo.com
سیده فاطمه
امامی
0000000256466147
کارشناسی پژوهشی، گروه مطالعات ناحیهای، پژوهشکده محیطزیست، جهاد دانشگاهی گیلان، رشت، ایران.
f_emami22@yahoo.com
10.22059/jrur.2022.329316.1668
برنامهریزی کاربری زمین در شرایط عدم اطمینان نیازمند تخصیص بهینه اراضی به کاربریهای سازگار و ناسازگار با محیطهای طبیعی و انسانی است. هدف این تحقیق تعیین محدوده عرصههای روستایی و طبیعی در شرق استان گیلان به منظور تنوعبخشی به اشتغال پایدار روستایی است. سطح جغرافیایی این تحقیق کل پهنه جغرافیای روستایی شرق گیلان و جامعه آماری شامل کارشناسان و مجریان حوزه برنامهریزی روستایی در استان گیلان بوده که از بین آنها به روش هدفمند با 83نفر مصاحبه عمیق صورت گرفته و حد کفایت حجم نمونه نیز بر اساس تکرار یا اشباع نظر در نظر گرفته شد. برای تجزیه دادهها، ابتدا با استفاده از نرمافزار Mic Mac تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل مؤثر بر اشتغال روستایی طبق نظر کارشناسان ارزشگذاری شد. سپس با تشکیل ماتریس متقاطع متوازن در نرمافزار Scenario Wizard، سه راهبرد استقرار فعالیتهای متجانس، سازگار و ناسازگار برای اشتغالزایی طرحریزی شد. به منظور تخصیص زمین ابتدا با استفاده از روش AHP متغیرها وزندهی شده و سپس با استفاده از روش MCE پهنه شایستگی برای هر راهبرد به دست آمده است. در نهایت به منظور تخصیص زمین به هریک از این سه راهبرد به کمک تکنیکهای الگویابی MOLA مناسبترین عرصهها با تعیین حدود مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان داد که نواحی جلگهای تا کوهپایهای بیشترین قابلیت برای ایجاد مشاغل متجانس و وابسته به طبیعت، نواحی کوهستانی شایسته توسعه مشاغل سازگار با طبیعت و فعالیتهای ناسازگار با طبیعت بهصورت لکههایی پراکنده در کل ناحیه امکان توسعه دارند.
تخصیص زمین,اشتغال پایدار روستایی,کاربری زمین,شرق گیلان
https://jrur.ut.ac.ir/article_85370.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_85370_151cc5a651c5d8ee18bf8b0bd2b077f4.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
تحلیل تأثیر طرح اجتماعمحور پیشگیری از اعتیاد بر کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان
816
831
FA
شاهو
اردلان نژاد
کارشناس ارشد، گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران.
shahoardalannejad@gmail.com
امیر
نعیمی
استادیار، گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران.
a.naeimi@znu.ac.ir
محمد
بادسار
استادیار، گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران.
badsar@znu.ac.ir
10.22059/jrur.2021.311907.1568
مطالعه حاضر، با هدف تأثیر اجرای طرح اجتماعمحور پیشگیری از اعتیاد بر کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان انجام شد. روش این تحقیق، توصیفی - همبستگی بود که با استفاده از تکنیک پیمایش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، روستائیان شهرستان مریوان بودند که در میان آنها طرح اجتماعمحور پیشگیری از اعتیاد اجرا شده بود که 8127 نفر را شامل میشدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بدست آمد. نتایج آمار توصیفی نشان داد میانگین مؤلفههای متغیر ا طرح اجتماعمحور پیشگیری از اعتیاد (پیشگیری و کاهش سوء مصرف مواد) در سطح کم به دست آمد (<2). میانگین مؤلفههای اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی متغیر کیفیت زندگی کمتر از سطح متوسط (3>) و برای مؤلفه کالبدی متغیر کیفیت زندگی بالاتر از سطح متوسط محاسبه شد (>3). نتایج بهدستآمده از مدل ساختاری تحقیق نشان داد که طرح اجتماعمحور پیشگیری از اعتیاد اثر مثبت و معنیداری بر متغیر کیفیت زندگی داشت، به طوریکه این متغیر 76 درصد از تغییرات کیفیت زندگی روستائیان مورد مطالعه را تبیین نمود. با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت اجرای طرح اجتماعمحور پیشگیری در اعتیاد نقش بسزایی در بهبود کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان داشته است.
طرح اجتماعمحور,روستائیان,پیشگیری از اعتیاد,کیفیت زندگی,توسعه محلی
https://jrur.ut.ac.ir/article_85292.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_85292_404509b5c2a95445ff5b5313eba13014.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
واکاوی موانع گسترش کشت هیدروپونیک در توسعه اقتصادی روستایی (موردمطالعه: بخش مرکزی شهرستان گرگان)
832
847
FA
علی اکبر
نجفی کانی
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران.
alinajafi_1159@yahoo.com
10.22059/jrur.2021.328535.1664
امروزه یکی از راههای مناسب برای خودکفایی و امنیت غذایی هر کشوری، گسترش و بهرهبرداری از گلخانههای هیدروپونیک است. تحقیق حاضر به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی - تحلیلی و میدانی است. با استفاده از فرمول کوکران،260 نفر از کارفرمایان و کارگران مزرعه هیدروپونیک و همچنین روستائیان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. سپس با استفاده از آمارههای توصیفی و آزمون فریدمن، تحلیل همبستگی گاما و تکنیک تحلیلعاملی در محیط نرمافزاری SPSS، دادهها مورد سنجش و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مقایسه میانگین فریدمن نشان داد که بالا بودن هزینه اولیه کشت هیدروپونیک و فقدان مهارت کشاورزان بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و به عنوان جدیترین موانع محسوب میگردند. همچنین نتایج ماتریس تحلیل همبستگی گاما نشان داد بالا بودن هزینه کشت هیدروپونیک با فقدان مهارت کشاورزان تا سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری با یکدیگر دارند. نتایج تحلیل عاملی نیز موانع کشت هیدروپونیک در روستاها را به چهار عامل اصلی دستهبندی کرد. در این بین موانع نهادی/ اداری با 16/28 درصد واریانس مقدار ویژه به عنوان مهمترین موانع شناسایی شدند و بعد از آن به ترتیب موانع اقتصادی و اجتماعی، موانع زیرساختی و موانع محیطی در رتبههای بعدی قرار گرفتند. در ضمن مؤلفههای بررسی شده در مجموع 91/75 درصد از موانع کشت هیدروپونیک در روستاها محسوب شده و حدود 09/24 درصد باقیمانده مربوط به عواملی هستند که در این پژوهش شناسایی نشدند.
کشت هیدروپونیک,موانع توسعه هیدروپونیک,اقتصاد روستایی,توسعه اقتصادی,شهرستان گرگان
https://jrur.ut.ac.ir/article_85296.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_85296_2cfed1f3d885d6d5673f9348913af784.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
12
4
2022
02
20
تحلیل پایداری اقتصادی - اجتماعی مناطق روستایی در استان ایلام
848
865
FA
سکینه
کرمشاهی
دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
sakinekaramshahi@yahoo.com
سید اسکندر
صیدایی
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
s.seidaiy@geo.ui.ac.ir
10.22059/jrur.2021.323624.1636
تحولات جامعه روستایی طی دهههای گذشته حاکی از عدم پایداری وجود چالشهای عمده اجتماعی، اقتصادی درروند توسعه پایدار نواحی روستایی هست. غفلت از تنوع و تحول مستمر در شرایط اجتماعی - اقتصادی جوامع روستایی و بیتوجهی به زیرساختهای اجتماعی - اقتصادی توسعه در جامعه روستایی بر مسائل و چالشهای توسعه روستایی افزوده است. ازاینرو توجه به پایداری اقتصادی-اجتماعی جهت برنامهریزی و مدیریت مناطق روستایی ضروری است. هدف از انجام این تحقیق تحلیل وضعیت پایداری اقتصادی- اجتماعی مناطق روستایی استان ایلام هست که با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت نمونهگیری، از بین ۳۷۸ روستای بالای ۲۰ خانوار، ۳۷ روستا بهعنوان نمونه انتخاب و ۲۵۰ پرسشنامه توسط روستائیان تکمیلشده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی - تحلیلی است و جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. همچنین تجزیهوتحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه، تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیون چندگانه انجامشده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان میدهد که تفاوت معناداری بین شاخصهای پایداری اقتصادی و اجتماعی در ابعاد مختلف وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان میدهد، از تعداد شاخصهایی که بیانگر عوامل مؤثر بر پایداری روستائیان هستند به 12 عامل ویژه تقلیل مییابند و نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که مؤلفههای اجتماعی (۲۱۷/۰) دارای بیشترین میزان تأثیر و مؤلفههای اقتصادی (۴۲/۰) کمترین میزان تأثیر را در پایداری روستاهای منطقه موردمطالعه داشتهاند.
مناطق روستایی,پایداری اقتصادی,پایداری اجتماعی,شاخصهای پایداری,استان ایلام
https://jrur.ut.ac.ir/article_83692.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_83692_f5218eaf76aa5493025bd0029b4727a3.pdf