دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
1
4
2011
02
20
فرآیند بومیسازی شاخصهای توسعه پایدار
گردشگری روستایی در ایران
1
41
FA
عبدالرضا رکنالدین
افتخاری
دانشگاه تربیت مدرس، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
reftekhari_reza4@yahoo.com
داوود
مهدوی
0000-0002-7649-3871
دانشگاه تربیت مدری، دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
davood141@yahoo.com
مهدی
پورطاهری
دانشگاه تربیت مدرس، دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
mahdit@ut.ir
مفهوم پایداری در صنعت گردشگری، طی چند دهه گذشته یکی از اصلیترین و در عین حال مباحثهانگیزترین مفاهیم توسعه گردشگری و به عنوان چارچوبی برای فهم روندهای توسعه اقتصادی_اجتماعی و مدیریت منابع طبیعی و گردشگری در سراسر جهان مطرح شده است. این در حالی است که از یکسو پیچیده و غامض بودن این مفهوم و از سوی دیگر نحوه عملیاتی کردن و اندازهگیری پیشرفت به سوی پایداری در صنعت گردشگری، آن شاخصها و معرفهای دقیق و جامعی که بتواند با در نظرگرفتن همه جوانب، پایداری گردشگری را اندازهگیری کند و توسعه پایدار گردشگری را میسر سازد، ضروری به نظر می رسد. از سوی دیگر در وضعیت کنونی گردشگری روستایی کشور و با توجه به جوان بودن بسیاری از مقاصد گردشگری روستایی، ضرورتِ در اختیار داشتن مجموعهای مناسب از شاخصهای توسعه پایدار گردشگریِ روستاییِ بومیشده برای ارزیابی وضعیت و ترسیم مسیر آینده، امری بسیار حیاتی و راهبردی تلقی میشود. بدین منظور مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی و پیمایش و نظرخواهی از استادان، خبرگان و متخصصان امر به شیوه دلفی به ارائه شاخصها و معیارهای مناسب (بومیشده) برای اندازهگیری پیشرفت به سوی پایداری گردشگری در ایران پرداخته است. بر اساس یافتههای تحقیق در مجموع تعداد 80 شاخص برای ارزیابی پایداری گردشگری روستایی به دست آمده که از این تعداد 22 شاخص برای ارزیابی پایداری اجتماعی، تعداد 24 شاخص برای ارزیابی پایداری اقتصادی و تعداد 34 شاخص برای ارزیابی پایداری محیطی گردشگری روستایی بوده که مناسب با ساختار روستاهای ایران و سازگار با محیط روستاهاست.
بومیکردن شاخصها,توسعه پایدار,شاخصهای پایداری,گردشگری,گردشگری روستایی
https://jrur.ut.ac.ir/article_22685.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_22685_72caf569aca21ead1f00c533945fb0c4.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
1
4
2011
02
20
برنامهریزی راهبردی طبیعتگردی در روستاهای نواحی بیابانی
(مطالعة موردی: روستای خرانق - شهرستان اردکان، استان یزد)
43
72
FA
فضیله
دادورخانی
دانشگاه تهران، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
fazileh.khani2@gmail.com
مسعود
نیکسیرت
دانشگاه تهران، کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
masoudnik@yahoo.com
توسعه روستاهای نواحی بیابانی مستلزم تدوین و ارائه راهبردهای مناسب و مختص این نواحی است. این روستاها از لحاظ اقتصادی با فقر منابع آب و خاک مواجهاند و از جمله فعالیتهای اقتصادیای که دستیابی به توسعه اقتصادی را برای آنها میسر میکند، طبیعتگردی است. این پژوهش با هدف تدوین استراتژی یا راهبرد مناسب برای توسعه طبیعتگردی روستاهای نواحی بیابانی انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی است. سه گروه (ساکنان روستا، گردشگران و مسئولان) در انجام این پژوهش مشارکت داشتند و دیدگاههای آنها در مورد قابلیتهای طبیعتگردی در قالب سه عامل زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای طبیعتگردی را به شیوه SWOT مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و به ارائه راهبرد برای توسعه این فعالیت در روستاهای نواحی بیابانی میپردازد. نتایج تحقیق بیانگر این است که با وجود جاذبههای طبیعی و بیابانی در روستای مورد مطالعه، گردشگری در این روستا عمدتاً متکی بر جاذبههای تاریخی و فرهنگی بوده است. با وجود 41 نقطه قوت و فرصت شناسایی شده، در مقابل 35 نقطه ضعف و تهدید، میتوان گفت که روستا دارای پتانسیل طبیعتگردی است. در تحلیل دیدگاههای سه گروه، بین نقاط قوت و فرصت همگرایی وجود داشت، و بین نقاط ضعف و تهدیدها نوعی واگرایی مشاهده شد. در نهایت با استفاده از ماتریس کمّی برنامهریزی راهبردی (QSPM) و با در نظر گرفتن امتیاز نهایی راهبردها، راهبرد نهایی، «همراستا کردن برنامههای گردشگری تاریخی روستا با برنامههای طبیعتگردی» انتخاب گردید.
برنامهریزی راهبردی,روستای خرانق,طبیعتگردی,طبیعتگردی بیابانی,گردشگری روستایی
https://jrur.ut.ac.ir/article_22686.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_22686_55178d4722664601498162ff6b7e55d7.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
1
4
2011
02
20
برنامهریزی راهبردی نظام زیستمحیطی روستا
با تجزیه و تحلیل SWOT
(مطالعه موردی: بخش گندمان، شهرستان بروجن)
73
98
FA
زهرا
گلشیری اصفهانی
دانشگاه تربیت مدرس، دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
zgolshiri@yahoo.com
محمدحسین
سرایی
دانشگاه یزد، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری
msaraei@yazduni.ac.ir
تداوم بحرانهای محیط زیست، انسان را به ضرورت بازنگری در شیوة برخوردش با محیط زیست در جریان توسعهیافتگی واقف ساخت. بدین ترتیب با تغییر پارادایم توسعه از کلاسیک به امروزین، توسعه پایدار و از جمله مقولههای زیستمحیطی به ارکان اصلی توسعه بدل شدهاند و دستیابی به توسعه پایدار در گرو شناخت کامل از محیط زیست و منابع طبیعی و برنامهریزی دقیق و راهبردی در این خصوص است. برنامهریزی راهبردی از مناسبترین شیوهها برای دستیابی به اهداف مورد نظر به شمار میآید. در مقاله حاضر با توجه به هدفگذاری صورت گرفته برای توسعه نظام زیستمحیطی روستا در بخش گندمان شهرستان بروجن در افق 10 ساله، برنامهریزی راهبردی با تکیه بر مدل تجزیه و تحلیل SWOT مبنا قرار گرفت. در پایان به طور سیستماتیک، با در نظر داشتن نقاط ضعف و قوت (تواناییها و منابع) و همچنین فرصتها و تهدیدها (عوامل خارجی و جریانات تأثیرگذار) الگوی تهاجمی به عنوان الگوی اثربخش برای نظام زیستمحیطی اتخاذ و راهبردها و اهداف کمی اولویتدار با توجه به این الگو شناخته شد و بین آنها پیوستگی برقرار گردید.
برنامهریزی راهبردی,توسعه پایدار,روستا,نظام زیستمحیطی
https://jrur.ut.ac.ir/article_22687.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_22687_7c55b9a20e542d38cd273807124d319f.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
1
4
2011
02
20
توانمندسازی، صنعتی شدن و عوامل زمینهای مؤثر بر آن
(مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان قروه)
99
128
FA
حسین
میرزایی
دانشگاه تهران، دکترای جامعه شناسی
hmirzaei2@ut.ac.ir
غلامرضا
غفاری
دانشگاه تهران، دکترای جامعه شناسی
ghaffari@ut.ac.ir
علیرضا
کریمی
دانشگاه تهران، کارشناس ارشد جامعه شناسی
alireza.karimi2@ut.ac.ir
توانمندسازی به عنوان یکی از اجزای توسعه پایدار، هم میتواند عامل این نوع توسعه باشد، و هم معلول آن. در واقع توسعه پایدار بدون توانمندسازی مردم مفهوم ناقصی است. از مواردی که بر توانمندسازی تأثیر مینهند، ویژگیهای زمینهای افراد و همچنین پیامدهای طرحها و پروژههایی است که با هدف توانمندی مردم به اجرا در میآیند. مقاله حاضر در کنار ویژگیهای زمینهای افراد، به بررسی رابطه صنعت ذوبآهن با توانمندی ساکنان دهستان یالغوزآغاج شهرستان قروه در استان کردستان میپردازد. توانمندی روستاییان از سه بُعد توانمندی اقتصادی، اجتماعی و روانی مد نظر بوده است. یافتههای این تحقیق که به روش پیمایش به دست آمده حاکی از آن است که بهجز متغیر بُعد خانوار که با هیچ یک از ابعاد توانمندسازی مرتبط نیست، سایر متغیرهای زمینهای بررسی شده، تأثیراتی متفاوت بر ابعاد مختلف توانمندی نهادهاند. در مورد صنعتیشدن منطقه مورد مطالعه نیز باید گفت که اجرای این طرح، تفاوتی را در هیچ یک از ابعاد توانمندسازی روستاییان به وجود نیاورده است. بر اساس بررسی حاضر دلیل این امر کمترین میزان استفاده از نیروی کار روستایی در صنعت مورد مطالعه و عدم تعامل کارکنان صنعت با روستاییان منطقه بوده است؛ و به عبارت دیگر فقدان ارتباط ارگانیک صنعت ذوب آهن منطقه با جامعه روستایی و برونزا و جدا افتاده بودن آن از جامعه روستایی سبب بیتأثیربودن آن بر توانمندسازی جامعه پیرامون صنعت گردیده است.
توانمندسازی,توسعه پایدار,جامعه روستایی,صنعت,عوامل زمینهای
https://jrur.ut.ac.ir/article_22688.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_22688_e111b90e7d729645b8528957d2aeaa52.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
1
4
2011
02
20
سنجش آسیبپذیری اقتصادی و اجتماعی کشاورزان در برابر خشکسالی
(مطالعه موردی: گندمکاران شهرستانهای کرمانشاه، صحنه و روانسر)
129
154
FA
لیدا
شرفی
دانشگاه رازی کرمانشاه، کارشناس ارشد ترویج کشاورزی
lida.sharafi2@yahoo.com
کیومرث
زرافشانی
دانشگاه رازی کرمانشاه،دکترای ترویج کشاورزی
zaraafshani@yahoo.com
وقوع خشکسالیهای اخیر در ایران و شدت خسارتهای وارد شده، از ادامه آسیبپذیری کشاورزان حکایت میکند. در زمان حاضر مدیریت خشکسالی در کشور ما، بر مبنای مدیریت بحران صورت میگیرد و بدینترتیب به کاهش تأثیرات و آمادگی در برابر خشکسالی توجه چندانی نمیشود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه سنجش آسیبپذیری اقتصادی و اجتماعی خشکسالی در بین کشاورزان گندمکار از سه منطقه با شدتهای متفاوت خشکسالی بوده است: بسیار شدید، فوقالعاده شدید و بحرانی در شهرستانهای کرمانشاه، صحنه و روانسر. در این مطالعه از روش پیمایشی استفاده شد و دادهها از 370 کشاورز گندمکار با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی چندمرحلهای جمعآوری گردید. به منظور جمعآوری دادهها از مصاحبة حضوری با کشاورزانی که با خشکسالی در سالهای 88-1386 مواجه و دست به گریبان شده بودند، بهره گرفته شد. پس از مرور و مطالعات مقدماتی، شاخصهای اجتماعی– اقتصادی آسیبپذیری استخراج شدند. برای سنجش آسیبپذیری اجتماعی- اقتصادی کشاورزان گندمکار از فرمول میبار و والدز (2005) استفاده شد. یافتههای پژوهش حاکی از آناند که کشاورزان گندمکار در شهرستان روانسر بیشترین آسیبپذیری را داشتهاند، و کشاورزان گندمکار در شهرستان کرمانشاه با کمترین آسیبپذیری اقتصادی و اجتماعی مواجه بودهاند. دستاوردهای این مطالعه میتواند مسئولان مدیریت خشکسالی استان کرمانشاه را در تخصیص اعتبارات با توجه به میزان آسیبپذیری مناطق یاری برساند.
آسیبپذیری,استان کرمانشاه,خشکسالی,کشاورزان,مدیریت ریسک
https://jrur.ut.ac.ir/article_22689.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_22689_4ad7ad7094f67e4cc36f375c4fe11004.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
1
4
2011
02
20
سطحبندی روستاها بر اساس ریسکهای مخازن و شبکه توزیع آب آشامیدنی (مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان مینودشت)
155
177
FA
محمد
سلمانی
دانشگاه تهران، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
salmanim2@voila.fr
علی
طورانی
دانشگاه تهران، کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
toorani20@yahoo.com
محمدامین
خراسانی
دانشگاه تهران، دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی
aaaaaaa@yahoo.com
آب، از اصلیترین نیازهای بشر و مایه حیات و علت شکلگیری بسیاری از سکونتگاههای روستایی در سطح زمین است. کمبود آب آشامیدنی سالم بهویژه در کشورهای جهان سوم ـ از جمله کشور ما ـ به عنوان معضلی اساسی شناخته میشود. عدم کنترل کیفیت و میزان برداشت و مصرف بیرویه آب میتواند معضل کمبود آب را تشدید کند و تهدیدهای جدی به بار آورد. از این رو لازم است ضمن اعمال سیاستهای اصولی، به جنبههای مدیریتی مختلف این منبع حیاتی توجه شود. پژوهش حاضر با شناسایی و سطحبندی ریسکهایی که مخازن و شبکة توزیع آب آشامیدنی را در مراکز روستایی بخش مرکزی مینودشت تهدید میکنند، اقدام به اولویتبندی و سطحبندی این مراکز بر اساس میزان ریسک موجود در نگهداری و عرضه مخازن و شبکة توزیع آب آشامیدنی آن کرده است. از آنجا که یکی از وظایف دهیاران تأمین آب آشامیدنی سالم و نظارت بر سلامت آب آشامیدنی روستاییان است، روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی ـ تحلیلی به شیوه پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری مورد مطالعه، روستاهایی است که دارای دهیاری هستند. نهایتاً این روستاها با استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی AHP و رتبهبندی بر اساس تشابه به حل ایدهآل (Topsis) اولویتبندی شدند و به پنج سطح شامل: روستاهای با ریسک بسیار بالا، روستاهای با ریسک بالا، روستاهای با ریسک متوسط، روستاهای با ریسک کم، و روستاهای با ریسک بسیار کم، تقسیم شدند.
آب آشامیدنی,بخش مرکزی,مدیریت ریسک,مینودشت,نواحی روستایی
https://jrur.ut.ac.ir/article_22690.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_22690_1a9ccbb8d0cd593c8890e733baa06e23.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
1
4
2011
02
20
تأثیر متغیرهای فردی و اقتصادی زنان روستایی بر مشارکت آنان در تعاونی تولید
(مطالعه موردی: تعاونی توپسازی شهرستان پاوه و اورامانات)
179
204
FA
موسی
اعظمی
دانشگاه بوعلی همدان، دکترای ترویج کشاورزی
aazamialireza@yahoo.co.uk
هما
سروش مهر
دانشگاه تهران،کارشناس ارشد توسعه روستایی
soroshmehr3@gmail.com
مشارکت زنان روستایی در امور زندگیشان، به ویژه در فعالیتهای جمعی مانند تعاونیهای تولیدی با هدف ارتقای توانمندی-های آنان، رهیافت بسیار مناسبی برای کاهش فقر به شمار میآید. در این خصوص، مطالعة حاضر به بررسی تأثیر متغیرهای فردی و اقتصادی بر مشارکت زنان روستایی در تعاونی تولید توپهای ورزشی (شرکت تعاونی توپدوزی پاوه) پرداخته است. به منظور تشخیص معنیدار بودن روابط بین متغیرها از آزمونهای همبستگی و همچنین برای علتیابی متغیرهای فردی و اقتصادی زنان در چگونگی مشارکت آنان در تعاونی تولیدی از مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نوع تحقیق کاربردی، و به صورت توصیفی و همبستگی- علّی است. اطلاعات مورد نیاز از استان کرمانشاه (شهرستان پاوه و اورامانات) به وسیله پرسشنامه به دست آمد و با استفاده از روش کوکران، 96 نفر از زنان عضو تعاونی به روش احتمالی و نوع سیستماتیک انتخاب شدند. ضریب آلفای کرونباخ (88/0=?) در قسمت اصلی پرسشنامه (میزان مشارکت)، نشان داد که وسیله تحقیق قابلیت زیادی برای جمعآوری اطلاعات دارد. یافتههای تحقیق حاکی از آناند که بین مشارکت زنان و مؤلفههای فردی-اقتصادی رابطه مثبت و معنیداری برقرار است. متغیرهای وارد شده در مدل تحلیل، در مجموع 61 درصد از تغییرات مشارکت زنان را تبیین کردند. نتایج تحلیل مسیر بدین ترتیب است که از بین سیزده مؤلفه فردی-اقتصادی، سه متغیر میزان سابقه عضویت، بهبود وضعیت اقتصادی خانواده و سابقه مدیریت، به ترتیب بیشترین تأثیرات علّی را بر مشارکت زنان روستایی داشتهاند. در پایان راهبردهای متناسب با نتایج مطالعه، به منظور بهبود وضعیت مشارکت زنان روستایی ارائه گردید.
پاوه و اورامانات,تعاونی توپسازی,زنان روستایی,عوامل فردی-اقتصادی,مشارکت
https://jrur.ut.ac.ir/article_22691.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_22691_cb7a1356b57b87c6f26376eb438a9456.pdf