دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
بررسی نقش برنامهریزی مشارکتی در کاهش فقر روستایی بهروش کیفی مطالعة موردی: روستای لزور
467
488
FA
بهروز
قرنی آرانی
0000-0002-8515-7255
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور
bgharani@pnu.ac.ir
10.22059/jrur.2014.53175
موفقیت سازمانهای مردمی در کاهش فقر روستایی میتواند بیش از نهادهای غیرمردمی باشد، اما بهدلایلی این موفقیت حاصل نمیشود و مزایای نهادهای مردمی بالفعل نیستند. در پژوهش حاضر، نقش مشارکت روستاییان در کاهش فقر روستایی تبیین میشود. ازآنجاکه کارشناسان و مدیران پروژة حبلهرود در هدفگذاری، طراحی، اجرا، ارزشیابی و نگهداری این پروژه کوشیدند مشارکت محلی را جلب کنند و از شروع این پروژه نیز زمان زیادی میگذرد، از آن بهعنوان مطالعة موردی این تحقیق استفاده شد. در پژوهش حاضر، مؤلفههای شاخص بهزیستی انسان بهعنوان سنجه برگزیده شد. تحلیل محتوای متن مصاحبه با 12 تن از آگاهان محلی روستای لزور ـ از روستاهای موفق و پایلوت این پروژهـ نشان میدهد که مشارکت در طرحها، فقر عمومی و فقر معنوی و فقر حاد و مزمن را کاهش داده است. نتایج تحقیق نشان میدهند که پایداری، اثربخشی و پوشش پروژههای مشارکتی در هدف قراردادن فقر عمومی روستایی بیشتر از پروژههای بالا به پایین است و پروژههای غیرمشارکتی از هدف کاهش فقر روستایی بهتدریج دور میشوند؛ حتی اگر در ظاهر یا در گامهای اولیه سریعتر از پروژههای مشارکتی پیش بروند.
برنامهریزی مشارکتی روستایی,کاهش فقر,لزور
https://jrur.ut.ac.ir/article_53175.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53175_6907aef9907ce3eebfc623ea26393e21.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
عملکرد دهیاریهای دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه از دیدگاه دهیاران
489
516
FA
لیدا
شرفی
دانشجوی دکتری توسعۀ کشاورزی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
lida.sharafi@yahoo.com
حسین
آگهی
دانشیار دانشکدۀ کشاورزی و عضو مرکز پژوهشی تحقیقات توسعۀ اقتصادیـاجتماعی، دانشگاه رازی
h@yahoo.com
خدیجه
مرادی
دانشجوی دکتری توسعۀ کشاورزی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
k@yahoo.com
10.22059/jrur.2014.53176
دهیاریها بهعنوان یکی از نهادهای مدیریتی نویندر دهۀ اخیر،برای ادارهکردن روستاهای کشور تأسیس شدند. با گذشت بیشاز 10 سال از شکلگیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان کرمانشاه، تاکنون مطالعهای در زمینۀ بررسی عملکرد این نهاد انجام نشده است. هدف از انجامدادن این مطالعۀ موردی که با رویکرد کیفی صورت گرفته، این است که ضمن واکاوی عملکرد دهیاریهای دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه، راهکارهایی بهمنظور بهبود عملکرد دهیاریها از دیدگاه دهیاران ارائه شود. جامعۀ مطالعهشده در پژوهش حاضر، دهیاران دهستان بالادربند (12 دهیار) بودند. دادههای پژوهش با بهرهگیری از تکنیک مصاحبۀ عمیق و گروههای متمرکز جمعآوری شدند و با استفاده از تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که عملکرد دهیاریهای مطالعهشده، در این شش محور صورت گرفته است: توسعۀ کالبدی و فیزیکی در روستا، تهیه و اجرای طرحهای زیستمحیطی، تعاملات اجتماعی و اداری، تهیه و اجرای طرحهای فرهنگی و مذهبی و ورزشی، عرضۀ خدمات عمومی، و توسعۀ کشاورزی. راهکارهایی که دهیاران بهمنظور بهبود عملکرد دهیاریها مطرح کردند، در قالب شش موضوع دستهبندی شدند. این راهکارها که بهمنظور بهبود عملکرد دهیاریها پیشنهاد شدند، عبارتاند از: توجیه و جلب همکاری شورا و مردم با دهیاری، تضمین امنیت شغلی و ایجاد انگیزه در دهیاران، تجدیدنظر در فرایند انتخاب دهیار، تأمین امکانات و منابع مالی موردنیاز دهیاری، تثبیت جایگاه قانونی دهیار، و تقویت ارتباط سازمانهای ذیربط با دهیاریها.
دهیاری,تحلیل کیفی,تحلیل محتوا,مدیریت روستایی,مدیریت محلی
https://jrur.ut.ac.ir/article_53176.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53176_04066a78b1f128c5d5aa788902c7b228.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
ارزیابی تأثیرات اجتماعی اجرای طرح خروج دام از جنگل مطالعة موردی: مهاجران روستای ینقاق از توابع شهرستان گالیکش در استان گلستان
517
540
FA
محمد
فاضلی
استادیار جامعهشناسی، دانشگاه شهید بهشتی
fazeli114@yahoo.com
محمدجواد
محمدی پارسا
کارشناس ارشد جامعهشناسی، دانشگاه مازندران
mparsa786@yahoo.com
10.22059/jrur.2014.53178
یکی از مهمترین عوامل تخریب جنگلها روستاییانی هستند که از درختان جنگل برای خانهسازی، سوخت و تعلیف دامها استفاده میکنند. در سال 1370 مراحل خروج دام از جنگل و کوچ چهار روستای واقع در جنگل از توابع شهرستان گالیکش شروع شد. این طرح، باعث بیرونآمدن چهار روستای مجاور یکدیگر (تقریباً 50 خانوار روستایی) از جنگل و اسکان مجدد در حاشیة روستای ینقاق و در محلهای شد که در عرف به آن شهرک منابع طبیعی میگویند. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی از نوع تولید نظریة زمینهای است که در چارچوب نظریة اصلی توسعة پایدار و توانمندسازی که از مهمترین زیرشاخههای اجتماعی آن است، شکل گرفت و در آن از طرح پانل واپسنگر استفاده شد. در این پژوهش، با استفاده از رویکرد ارزیابی تأثیر اجتماعی (اتا)، مؤلفههای اصلی توانمندسازی در اجتماع بررسی شد. نتایج تحقیق نشان دادند که عرضة خدمات زیربنایی مهمترین عامل توانمندساز و رضایتبخش نزد کوچکنندگان بوده و درآمد حاصل از اشتغال ایجادشده برای خانوادهها نسبتاًًًًً مناسب است. پایبندنبودن دولت به وعدههای خود بهویژه در ایجاد دامداری صنعتی و تعاونی روستایی و کمشدن زمینهای کشاورزی و دامها و ازدستدادن خودکفایی نسبی جنگلنشینان، در کنار برنامهریزینکردن برای اشتغال نسل دوم کوچکنندگان و آسیبهای اجتماعیِ بهوجودآمده، از مهمترین دلایل نارضایتیهای موجود است. درپایان، انتزاع «ترس ناشی از تعلیق» برای توضیح مقولههای اصلی کشفشده در مصاحبهها بهدست آمد که قدرت تبیین طیف وسیعی از کنشهای کوچکنندگان، خصوصاً نسل اول آنها را دارا بود.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی,اسکان مجدد,تجمیع ینقاق,توسعة پایدار,خروج دام از جنگل,روش تحقیق کیفی,طرح
https://jrur.ut.ac.ir/article_53178.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53178_fc9ab8c23de51759866b710a37ce4cf0.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
سنجش سطح دانش مدیریت بحران مدیران محلی روستایی با تأکید بر زلزله مطالعة موردی: دهستان گشت، شهرستان سراوان
541
564
FA
حمدالله
سجاسی قیداری
0000-0000-0000-0000
استادیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه فردوسی مشهد
ssojasi@yahoo.com
طاهره
صادقلو
استادیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه فردوسی مشهد
tsadeghloo@yahoo.com
اسلام
رئیسی
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه فردوسی مشهد
ssojasi@gmail.com
10.22059/jrur.2014.53180
بلایای طبیعی در طول تاریخ جزء گزیرناپذیر زندگی انسان بودهاند و در میان آنها زلزله از مخربترین بلایا در جهان و ایران بهشمار میآید. این بلای طبیعی سالانه خسارتهای جانی و مالی بسیاری به مناطق روستایی کشور ـکه آسیبپذیریشان بیشتر از مناطق شهری استـ وارد میآورد. مدیران بهرهمند از دانش و آگاهی میتوانند نقشی اساسی در مدیریت بحرانهای طبیعی مانند زلزله داشته باشند و آسیبهای ناشی از آن را بهحداقل برسانند. مدیریت محلی آگاه به اصول، مهارتها و شیوههای مدیریت بحران در روستاها، نقش جدی در کاهش آثار بلایای طبیعی خواهد داشت. مطالعة حاضر با هدف بررسی میزان دانش مدیریت بحران میان مدیران محلی مناطق روستایی (دهیاران و شوراها) انجام شد. برای رسیدن به هدف پژوهش از روششناسی توصیفیـتحلیلی ازطریق شیوة مطالعة اسنادی و پیمایشی برای پاسخگویی به پرسش تحقیق در منطقة روستایی دهستان گشت استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل، از آزمون T برای مشخصکردن میزان دانش مدیریت بحران بین مدیران محلی و از مدل تصمیمگیری چندشاخصة الکتره (ELECTRE) برای اولویتبندی روستاهای منطقه براساس سطح دانش مدیریت بحران مدیران محلی استفاده شد. نتایج نهایی تحقیق نشان میدهند که براساس آزمون T، میانگین آمارة آزمونِ هیچکدام از شاخصها بالاتر از میانگین مطلوب نیست و سطح دانش مدیریت بحران میان مدیران روستاهای مطالعهشده پایینتر از حد متوسط است. نتیجة اولویتبندی مدیران محلی روستاها نیز نشان داد که روستاهای گشت، الهآباد و کسوری بهترتیب بالاترین سطح دانش مدیریت بحران را درمقایسه با سایر روستاها دارند و سطح دانش مدیریت بحران تقریباً نزدیک به متوسط است.
الکتره,دانش مدیریت بحران,دهستان گشت,زلزله,مدیران محلی,MCDM
https://jrur.ut.ac.ir/article_53180.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53180_27aba8450c4617a7d0bcca461097a2dd.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
بررسی مشارکت اجتماعی – اقتصادی شاغلان اداری ماندگار در روستاهای شهرستان هامون
565
588
FA
محمودرضا
میرلطفی
استادیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه زابل
mmirlotfi@uoz.ac.ir
محمودعلی
خسروی
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه زابل
ali111390@gmail.com
10.22059/jrur.2014.53182
شاغلان اداری ماندگار در روستاها بخشی از نظامهای جمعی شناسایی متقابل هستند که هویت جمعی قدیم و جدید را با عناصر مهم فرهنگی و نمادین بیان میکنند. آنها واسطههایی هستند که نیازها و خواستهای روستاییان را به محیط عمومی میآورند و زمینههای لازم را برای بیان مشکلات آنان فراهم میکنند. پژوهش حاضر با این دیدگاه به بررسی و تحلیل مشارکت اجتماعی – اقتصادی شاغلان اداری ماندگار و غیرماندگار در روستاهای شهرستان هامون با روش توصیفی- تحلیلی میپردازد. جامعة نمونة تحقیق شامل 126 نفر شاغل اداری ماندگار و 106 نفر شاغل اداری غیرماندگار از بخش تیمورآباد (انتخاب بخش بهصورت تصافی ساده) بهصورت تمامشماری انتخاب شد و جمعآوری دادهها از طریق مطالعات کتابخانهای و تکمیل پرسشنامه صورت گرفت. برای آزمون فرضیات از آزمون مان - ویتنی و فریدمن استفاده شد. یافتهها حاکی از تأیید فرضیات تحقیقاند و نشان میدهند که ماندگاری شاغلان اداری در مشارکت اجتماعی و اقتصادی آنها در روستاها مؤثر است. ازاینرو چند مورد پیشنهاد میشود: 1. در استخدام شاغلان اداری روستاها، تحصیلکردههای هر روستا در اولویت قرار گیرند؛ 2. برای کارآفرینی شاغلان اداری ماندگار در روستاها، تسهیلات و پشتیبانیهای مالی و نهادی لازم انجام شود؛ و 3. در بررسی و شناخت نیازهای روستاها بهمنظور برنامهریزی برای توسعة روستاها از ظرفیتهای علمی و تجربی شاغلان اداری ماندگار در روستاها استفاده شود.
شاغلان اداری روستا,شهرستان هامون,ماندگاری,مشارکت اجتماعی – اقتصادی
https://jrur.ut.ac.ir/article_53182.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53182_20e9a3c3a5cd2a4294ec4a9228cbeb3a.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
ارزیابی تأثیرات اجتماعی سد سلیمانشاه سنقر بر روستاهای تحت پوشش شبکۀ آبیاری و زهکشی سد
589
610
FA
افسانه
ملک حسینی
کارشناس ارشد ترویج و توسعۀ کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
mafsanhe@yahoo.com
علی اصغر
میرک زاده
استادیار، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
mirakzadeh_ali@yahoo.com
10.22059/jrur.2014.53184
روستاها در پیوند مستقیم با طرحهای توسعه قرار دارند و این طرحها تأثیرات کاملاً مشخصی بر زندگی اجتماعی و اقتصادی روستاییان میگذارند. امروزه تلاش میشود تا در قالب ارزیابی آثار توسعهای طرحها، منافع و مضار فعالیتهای توسعهای بر هر منطقه ارزیابی و تحلیل شوند. هدف این مطالعه بررسی آثار اجتماعی سد سلیمانشاه سنقر بر منطقة تحت پوشش شبکة آبیاری و زهکشی سد است. برای این منظور از روش تحقیق کمی- کیفی استفاده شد و اطلاعات از طریق پرسشنامه، فن مصاحبه، مشاهده و قدمزدن در روستا (Transect) بهدست آمدند. جامعة مطالعهشده در این پژوهش اعضای شورا و دهیاریهای روستاهای تحت پوشش شبکة آبیاری و زهکشی (48=N) بودند که بهصورت سرشماری مطالعه شدند. جامعة آماری تحقیق را کلیة روستاییان سرپرست خانوار روستاهای پاییندست سد (1273=N) تشکیل دادند، که 300 نفر از آنها براساس جدول مورگان بهعنوان نمونة آماری انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها از مدل موریس در بخش کمی و از فن تدوین نقشههای ذهنی و تحلیل محتوا در بخش کیفی استفاده شد. نتایج تحلیل محتوا نشان دادند که آثار مثبت و منفی اجتماعی سد سلیمانشاه در 10 دستة کلی خلاصه میشود: 1. افزایش امید به زندگی؛ 2. بهبود امنیت منطقه؛ 3. توسعة توریسم؛ 4. افزایش ماندگاری در روستا؛ 5. افزایش اشتغال؛ 6. کاهش فقر؛ 7. وحدت و انسجام اجتماعی؛ 8. تقویت سرمایة اجتماعی؛ 9).توسعة ناموزون؛ و 10. نقض حقوق اساسی مردم. نتایج حاصل از مدل موریس نشان دادند که روستاهای جوب کبودعلیا و قروه در برخورداری از شاخصهای اجتماعی بهترتیب رتبة اول و آخر را بهدست آوردهاند.
ارزیابی,اثرات اجتماعی,سدسلیمانشاه,سنقر,طرحهای توسعه
https://jrur.ut.ac.ir/article_53184.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53184_6d0e72abbd93ead2668974e05f8064ac.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
شناسایی روشهای بومی مدیریت خشکسالی مطالعة موردی: شهرستان سرپل ذهاب
611
638
FA
مصیب
غلامی
دانشجوی دکتری ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
gholami_mosayeb@yahoo.com
امیر حسین
علی بیگی
دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
baygi1@gmail.com
10.22059/jrur.2014.53183
جوامع روستایی بهدلیل ارتباط تنگاتنگشان با محیط طبیعی و محدودیت فرصتهایشان از دیرباز در معرض نیروهای مخرب طبیعی بهویژه خشکسالی قرار داشتند و کشاورزان هر منطقه بهتجربه اقداماتی را برای سازگاری و مقابله با آن انجام میدهند. هدف کلی پژوهش کیفی حاضر که بهروش پدیدارشناسی انجام شد، بررسی و شناسایی روشهایی است که کشاورزان در برخورد با خشکسالی از خود نشان میدهند. جامعة مطالعهشده در این پژوهش را روستاییان شهرستان سرپل ذهاب، که بیشترین خشکسالیها را در سالهای اخیر داشتند، تشکیل دادند. افراد مطلع از طریق روش گلولة برفی شناسایی شدند. دادههای تحقیق با روش مصاحبة عمیق و مشاهدة مستقیم جمعآوری و براساس الگوی کلایزی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادند که کشاورزان روشهای متفاوتی را در مقابله با خشکسالی بهکار میگیرند. برخی از شرکتکنندگان در تحقیق حاضر روشهایی نظیر تغییر الگوی کشت، ذخیرة علوفه، تغییر زمان کاشت و برداشت، تنوع معیشت، ترمیم جویهای آب و اصلاح شیوههای آبیاری را بهمنظور سازگاری بهکار میگیرند و از روشهایی مانند چرای مزارع خشکشده، خرید آب، کاهش تعداد دام، قطع درختان و نذر و نیاز کردن بهمنظور مقابله با خشکسالی استفاده میکنند.
پدیدارشناسی,خشکسالی,روشهای بومی,مدیریت خشکسالی
https://jrur.ut.ac.ir/article_53183.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53183_f668f20c56eb0f76d72b4a25d1a53473.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
تحلیل نقش تنوع معیشتی در تابآوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی مطالعة موردی: مناطق در معرض خشکسالی استان اصفهان
639
662
FA
عبدالرضا
رکن الدین افتخاری
استاد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تربیت مدرس
reftekhari_reza@yahoo.com
سید محمد
موسوی
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تربیت مدرس و عضو هیئت علمی مؤسسۀ پژوهشهای برنامهریزی اقتصاد کشاورزی و توسعة روستایی
sm.moosavi@gmail.com
مهدی
پورطاهری
استاد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه تربیت مدرس
mehdipourtaher@gmail.com
منوچهر
فرج زاده اصل
استاد جغرافیای طبیعی گرایش اقلیمشناسی، دانشگاه تربیت مدرس
farajzam@modares.ac.ir
10.22059/jrur.2014.53186
خشکسالی طی سالیان گذشته آسیبهای زیادی به بخش کشاورزی و جامعة روستایی وارد کرده است. در دهة اخیر، رویکرد مقابله با شرایط و رخدادهای طبیعی جای خود را به کنارآمدن و زندگیکردن با آنها داده است. پژوهش حاضر به بررسی تنوع معیشتی بهعنوان یکی از رویکردهای مناسب برای کنارآمدن با شرایط خشکسالی میپردازد. چارچوب تحلیلی استفادهشده در این پژوهش، چارچوب معیشت پایدار است. این چارچوب که بهعنوان روشی برای بهبود درک معیشت فقرای روستایی بهکار گرفته شده است، از زمینههای آسیبپذیری روستاییان آغاز میشود و به دستاوردهای معیشتی حاصل از سازوکارهای مبتنی بر معیشت پایدار ختم میشود. روش تحقیق در این بررسی بهصورت کمی پیمایشی است و از روشهای توصیفی، تحلیلی و روابط همبستگی استفاده میکند. برای این منظور به 12 روستا در مناطق مختلف استان اصفهان، که به درجههای متفاوتی در معرض خشکسالی بودند و در سطوح گوناگونی از نظر برخورداری از امکانات توسعه قرار داشتند، مراجعه شد و افزون بر نهادها و خبرگان روستایی با 227 نفر از سرپرستان خانوار کشاورز روستایی مصاحبه شد. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که اتخاذ رویکرد تنوع معیشتی منجر به تابآوری بیشتر خانوارها در شرایط خشکسالی شده است. در روستاهایی که در معرض خشکسالی شدیدتری قرار داشتند، این تنوع معیشتی بیشتر بهچشم میخورد.
تابآوری,تنوع معیشتی,خشکسالی,راهبردهای معیشتی,سرمایههای معیشتی
https://jrur.ut.ac.ir/article_53186.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53186_44a574a882920b6fe8beca97129974bc.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
وضعیتسنجی و اولویتبندی شاخصهای توسعة پایدار در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد
663
690
FA
فرزاد
کریمی
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد توسعة روستایی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه یاسوج
farzadekarimi@gmail.com
مصطفی
احمدوند
0000-0001-8852-5861
استادیار ترویج و توسعة کشاورزی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه یاسوج
mahmadvand@yu.ac.ir
10.22059/jrur.2014.53187
تعیین نیازهای اساسی توسعه و اولویتبندی مؤلفههای آن در مناطق روستایی، از ضرورتهای برنامهریزی روستایی بهشمار میآید. هدف پژوهش حاضر، وضعیتسنجی و اولویتبندی شاخصهای توسعة پایدار در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. جامعة آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی این شهرستان (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونة لین، 566 خانوار روستایی مطالعه و بررسی شدند. برای جمعآوری دادهها، افزون بر اسناد، پرسشنامة محققساخته بهکار رفت و برای تعیین اعتبار بخشهای مختلف پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و بهمنظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی بهروش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ، 955/0-561/0 بهدست آمد که بهینگی پرسشنامه را نشان میداد. دادهپردازی پژوهش با استفاده از نرمافزار MATLAB<sub>7.10</sub> انجام گرفت. با نگرش انداموار به توسعة پایدار روستایی، شاخصها انتخاب شدند و سپس برای عملیاتیکردن شاخصها از استانداردسازی فازی بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب جینی و آنتروپی شانن استفاده شد. نتایج وضعیتشناسی شاخصها ازلحاظ پایداری حاکی از آن بود که 32 درصد از شاخصهای بررسیشده در وضعیت پایدار، 32 درصد در وضعیت پایداری متوسط و 36 درصد نیز در وضعیت ناپایدار قرار داشتند. افزون بر آن، نتایج ضریب جینی نشان داد که شاخصها بهصورت مناسب توزیع نشدهاند. بنابراین، لازم است که درخصوص تعیین مراکز و کانونهای اصلی خدماترسانی براساس نظام سلسلهمراتبی سکونتگاهها بازنگری صورت گیرد.
آنتروپی,استانداردسازی فازی,بویراحمد,توسعة روستایی,درجة بحرانی,ضریب جینی
https://jrur.ut.ac.ir/article_53187.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53187_6ccc5ca39650903e3d6d6bb2aeddfb2b.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
5
3
2014
09
23
تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای زراعی با تأکید بر رفتار کشاورزان سیستان
691
704
FA
محمد حسین
کریم
دانشیار دانشگاه علوم اقتصادی تهران
karimsistani482@gmail.com
10.22059/jrur.2014.53189
کشاورزی در منطقة سیستان نقش بسزایی در درآمدزایی و اشتغال روستاییان این منطقه دارد و بررسی عملکرد و عوامل رفتاری تأثیرگذار بر آن اهمیت ویژهای دارد. ازاینرو در مطالعة حاضر ضمن بررسی خصوصیات اقتصادی- اجتماعی روستاییان، به بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای کشاورزی در این منطقه پرداخته شده است. دادهها و اطلاعات لازم از طریق تکمیل 100 پرسشنامه از کشاورزان منطقه بهدست آمد. برای تحلیل نتایج و یافتهها از بستة نرمافزاری Eviews<sub>7</sub> <em>استفاده شد</em><em>. </em><em>نتایج مطالعه</em>نشان دادند که سطح زیر کشت و تجربه اثر معناداری بر عملکرد کشاورزان منطقه داشته است. لذا تقویت زیرساختهای گفتهشده برای بهبود عملکرد کشاورزی سیستان پیشنهاد میشود.
رفتار روستاییان,سیستان,عملکرد واحدهای زراعی,مدل OLS
https://jrur.ut.ac.ir/article_53189.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_53189_2f385a8823dee1aa28e2d2c99ddfc1d4.pdf