دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
تحلیل تابآوری سکونتگاههای روستایی دربرابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله (مورد مطالعه: دهستان شیروانِ شهرستان بروجرد)
272
285
FA
سیدهدایتالله
نوری
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
hedayatnouri@gmail.com
فرخنده
سپهوند
دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه ریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
f.sepahvand20@gmail.com
ازجمله مخاطرات طبیعی وقوع زلزله است که وقوع آن در سکونتگاههای انسانی آسیبهای جبرانناپذیری بههمراه دارد. در این باره درراستای کاهش اثرات آن، توجه به رویکرد تابآوری مطرح شده است. این اعتقاد وجود دارد که با آگاهی و شناخت از میزان تابآوری، میتوان با برنامهریزی مناسب در زمینه کاهش صدمهها و آثار مخرب گام برداشت. بر همین اساس در پژوهش حاضر میزان تابآوری روستاهای واقع در دهستان شیروان دربرابر زلزله بررسی و تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفیتحلیلی است. بهمنظور گردآوری دادههای موردنیاز دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) بهکاررفته است. در روش پرسشنامهای، دادههای لازم در قالب پرسشنامه در سطح 9 روستای نمونه، گردآوری و برای تحلیل دادهها از روشهای آماری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای واقع در دهستان شیروان و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای ساکن روستاهای نمونه است که براساس روش کوکران، تعداد 260 سرپرست تعیین و بهصورت تصادفی انتخاب شده است. یافتهها نشان از آن دارد که وضعیت تابآوری روستاهای مطالعهشده دربرابر زلزله پایینتر از سطح متوسط قرار و تفاوت معناداری در بین روستاها وجود داشت. نتایج نشان داد که در بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و سرمایه اجتماعی نواحی روستایی بُعد سرمایه اجتماعی سهم و تأثیر بیشتری در میزان تابآوری سکونتگاههای روستایی ایفا میکند.
مخاطرات طبیعی,تابآوری,ساکنان محلی,زلزله,شیروان
https://jrur.ut.ac.ir/article_58971.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58971_ce41badb8ebfeba34fe66a1a0d35d7b0.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
ارزیابی توسعه پایدار گردشگری در مناطق روستایی حاشیه کلانشهر تهران (مورد مطالعه: روستای آهار)
286
299
FA
محمدرضا
رضوانی
استاد تمام، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
rrezvanu@ut.ac.ir
سیدعلی
بدری
دانشیار، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
sabadri@ut.ac.ir
ذبیحالله
ترابی
دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
torabi.zabih@gmail.com
احمد
ملکان
دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنام هریزی روستایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
m_malakan@ut.ac.ir
علی
عسگری
دانشیار، گروه مدیریت بحران، دانشکده مطالعات مدیریتی، دانشگاه یورک، تورنتو، کانادا.
asgary@yorku.ac.ir
امروزه موضوع پایداری سرلوحه تمامی فعالیتها و برنامههای توسعه ازجمله گردشگری روستایی است. ازاینرو اندیشمندان بارها بر ارزشها و اهداف سهگانه توسعه پایدار تأکید کردهاند که دربرگیرنده ابعاد زیستمحیطی و اقتصادی و اجتماعیفرهنگی است. آنان بهصراحت بیان داشتهاند که دستیابی به توسعه پایدار بدون همگرایی در ابعاد مذکور و تلفیق آنها با یکدیگر، امری محال خواهد بود. بنابراین در این مقاله سعی شد از طریق مصاحبه با گروههایی که نقش حیاتی در فرایند توسعه گردشگری روستای آهار دارند، ابعاد گردشگری پایدار و همگرایی یا کارکردهای مشترک بین آنها واکاوی شود. روش پژوهش حاضر کیفی و هدف آن کاربردی بود. اطلاعات این تحقیق از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته و عمیق از چهار گروه ذینفع کلیدی گردشگری، یعنی مدیران محلی، گردشگران، مهاجران و ساکنان بومی بهدست آمد که از طریق ماتریس قدرتعلاقه انتخاب شده بودند. روش نمونهگیری هدفمند این مطالعه از نوع گلولهبرفی بود. یافتههای پژوهش نشان داد گردشگری در روستای آهار در هر سه بُعد اقتصادی و اجتماعیفرهنگی و زیستمحیطی پایداری لازم را نداشت؛ بهطوریکه ارتباط و تعادلی بین ابعاد سهگانه توسعه پایدار گردشگری در روستای بررسیشده یافت نشد. بهنظر میرسد ناپایداری فعالیتهای گردشگری در روستای مطالعهشده به این علل باشد: ضعف ساختاری، نبود درک صحیح ذینفعان از توسعه پایدار، فقدان آموزشهای لازم، موانع قانونی بسیار و برقرارنکردن تعادل بهینه بین منافع ذینفعان.
توسعه پایدار,گردشگری,نواحی روستایی,تحلیل ذینفعان,روستای آهار
https://jrur.ut.ac.ir/article_58975.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58975_4cf557b75e31d011e9348e1ee6e7f315.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
ارزیابی ژئوسایتهای گردشگری با روش فاسیلوس و نیکولاس (مطالعه موردی: روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری)
300
315
FA
صادق
صالحی
دانشیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
s.salehi.umz@gmail.com
زینب
افلاکی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه آبوهواشناسی و ژئومورفولوژی، دانشکده جغرافیا و علوم محیطی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران.
z.aflaki65@yahoo.com
حسین
موسیزاده
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران.
زینب
زنگیآبادی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران.
امروزه یکی از شاخصهای جذب گردشگر وجود منابع طبیعی هر کشور است که گردشگری طبیعی را در منطقه بهوجود آورده است. گردشگری طبیعی بر ژئومورفوسایتها یا مکانهای ژئومورفیک تأکید دارد که با ترکیب میراث فرهنگی و تاریخی و اکولوژیکی قابلیتهایی را درراستای برنامهریزی گردشگری پایدار عرضه میکند. بخش چهاردانگه توانایی فراوانی در جذب گردشگر روستایی دارد. در این پژوهش برای ارزیابی ژئومورفوسایتهای منطقه از نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی و بازدیدهای میدانی و برای تجزیهوتحلیل میزان قابلیتهای ژئوتوریستی منطقه از روشهای نیکولاس و فاسیلوس استفاده شد. نتایج نشان داد از میان ژئوسایتها چشمههای بادابسورت بیشترین امتیاز را کسب کرده است. بخش چهاردانگه به شناسایی و سرمایهگذاریهای عمرانی در توسعه پایدار گردشگری و برنامهریزی جامع برای حفظ و نگهداری محوطهها نیاز دارد و باید علاوهبر ارزشهای علمی و زمینشناختی منطقه نیازهای حفاظتی و قابلیتهای کاربردی هر ژئومورفوسایت مدنظر قرار گیرد.
ژئوتوریسم,ژئومورفوسایت,روش نیکولاس,روش فاسیلوس,بخش چهاردانگه
https://jrur.ut.ac.ir/article_58976.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58976_baaaae1f9a7c55a2ddc90af417924910.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
تعیین پیشرانهای کلیدی رهیافت روستای خلاق با استفاده از نرمافزار میکمک
316
329
FA
مهدی
راستقلم
دانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
سیداسکندر
صیدایی
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
s.seidaiy@geo.ui.ac.ir
سیدهدایتالله
نوری
دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
متأسفانه بسیاری از روستاها ضمن ازدستدادن جمعیت خود در فرایند مهاجرت، با پدیده تخلیه جمعیتی و تخریب کالبدی درگیر و درمقابل بسیاری از شهرها نیز با تراکم جمعیت، مصرف فزاینده و کاهش تعهدات اخلاقی در تعاملات مواجه میشود. ازاینرو ارائه رهیافتهای مطلوب و کارا بهمنظور جلوگیری از تغییرات نامناسب و برونرفت از روند فعلی سکونتگاههای شهری و روستایی الزامی است. این پژوهش در دو بخش مکمل صورت گرفته است. در گام اول با بهرهگیری از نظرات 31 نفر از خبرگان داخلی و خارجی در زمینه شیوه دلفی، روستای خلاق سنتز تعریف و سپس مبنای نظری آن در ساختاری سهگانه منتج از اجماع خبرگان شامل ارکان و زیرساخت و شاخص تبیین شده است. در گام دوم پیشرانهای کلیدی تعیین و شدت تأثیرگذاری هریک از آنها در تحقق رهیافت روستای خلاق با استفاده از نرمافزار میکمک سنجیده شد. ساختار نظری بهدستآمده از بخش اول پژوهش شامل 15 مؤلفه و 49 معرف بود. بیشترین امتیاز به طبقه خلاق «مهاجران به روستا» با 087452/0 و کمترین امتیاز به «ارتباطات با بستگان» با 035478/0 تعلق داشت. یافتههای بخش دوم پژوهش نشان میدهد که پیشرانهای کلیدی «چشمانداز» با شدت نُه، «خطرپذیری» با شدت شش، «فضای روستا» با شدت شش، «مشارکت» با شدت چهار و «پیوند روستایی» با شدت دو، جزو متغیرهای ورودی بود و بیشترین شدت خالص اثرگذاری مستقیم را داشت. با توجه به شرایط فعلی روستاهای ایران و مراحل گذار رهیافت روستای خلاق میتواند با تکیه بر ماهیت نظری خود، زمینه فراخوانی محتوای توسعه را فراهم و میان سکونتگاههای شهری و روستایی تعادل ایجاد کند.
روستای خلاق,طبقه خلاق روستایی,شیوه دلفی,نرمافزار میکمک
https://jrur.ut.ac.ir/article_58977.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58977_e041ce7b6e07fb5695191bd84856e6ec.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
سنجش کیفیت خدمات مراکز خدمات ترویج کشاورزی با استفاده از مدل سِروُکوال در استان البرز
330
343
FA
امید
جمشیدی
دانشجوی دکتری، گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
jamshidi.omid65@ut.ac.ir
سیدداوود
حاجیمیررحیمی
استادیار، سازمان تحقیقات و آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی، مرکز آموزش عالی امام خمینی(ره)، کرج، ایران.
علی
اسدی
استاد، گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
aasadi2@ut.ac.ir
مراکز خدمات ترویج کشاورزی بهواسطه ارتباط مستقیم با محیط روستایی و کشاورزی نقش درخورتوجهای در توسعه و پیشرفت بخش کشاورزی دارد. هدف اصلی این مراکز ارائه خدمات مختلف آموزشی، مشاورهای و حمایتی است؛ ازاینرو ارتقای کیفیت خدمات در این واحدها و افزایش رضایتمندی کشاورزان و بهرهبرداران اهمیت فراوانی دارد. مطالعه حاضر دو هدف را دنبال میکرد: 1. ارزیابی کیفیت خدمات ارائهشده توسط مراکز خدمات ترویج کشاورزی و اندازهگیری شکاف آن با استفاده از تفاوت بین ادراک و انتظارها؛ 2. بررسی تفاوت بین ابعاد کیفیت خدمات از دیدگاه کشاورزان. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی بود و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات میدانی و از لحاظ تحلیل دادهها توصیفیهمبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان و بهرهبرداران مراجعهکننده به مراکز خدمات ترویج کشاورزی استان البرز تشکیل میدادند. با استفاده از روش نمونهگیری در جامعه نامحدود 180 نفر بهعنوان نمونه انتخاب و دادهها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی جمعآوری شد. در تحقیق حاضر بهمنظور بررسی کیفیت خدمات مدل پنج عاملی سِروُکوال بهکاررفت. روایی ظاهری ابزار با استفاده از دیدگاههای کارشناسان و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین انتظارها و ادراک مراجعهکنندگان در تمام ابعاد اختلاف معنیدار آماری وجود دارد. براساس نتایج بین ابعاد کیفیت خدمات نیز تفاوت معنیدار مشاهده و بُعد اطمینان و پاسخگویی مهمتر از ابعاد دیگر بیان شد. ارائه خدمات به محیطهای روستایی و کشاورزی و پیشرفت این بخش پایدار و با افزایش شاخصهای کیفی همراه خواهد بود.
خدمت,کیفیت,سِروُکوال,مراکز خدمات ترویج کشاورزی
https://jrur.ut.ac.ir/article_58978.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58978_c32235db6dfec556c08a7cac9f8327fc.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
تحلیل روند تغییرات و تحولات روستاهای دهستان دلفارد با تأکید بر نقش شهر جیرفت
344
361
FA
علی
حاجینژاد
دانشیار، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
ابوذر
پایدار
استادیار، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.
aboozarpaidar@gmail.com
حبیبالله
بیاد
کارشناس ارشد، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.
هدف تحقیق حاضر تحلیل روند تحولات ساختاریکارکردی نواحی روستایی با تأکید بر کارکردهای شهری در دهه اخیر در دهستان دلفارد بود. همسو با هدف، سؤال تحقیق بدین صورت مطرح شده است: روند تغییر و تحولات روستاهای دهستان دلفارد در دهه اخیر چگونه است؟ نوع این تحقیق توصیفیتحلیلی بود و در آن برای گردآوری و تحلیل دادهها از روشهای کمّی و کیفی استفاده شده بود. برای گردآوری دادهها از روش کتابخانهای و میدانی با ابزار بررسی آمار سازمانی و پرسشنامه و برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و الگوی ارزیابی تولید وزنی تجمعی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ساکنان، صاحبنظران محلی و شورا و دهیاران روستاهای دهستان دلفارد بود. حجم جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 386 نفر تعیین و با روش سهمیهای برحسب سهم جمعیتی بین روستاها توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل آمار سازمانی و مصاحبه و مشاهده نشان داد که تغییرات ملموس و عینی در زمینه سکونتی و معیشتی و جمعیتی روستاهای دلفارد ملموس بود. نتایج آزمون تی نیز نشان داد در سالهای اخیر تغییرات چشمگیری، بهویژه در ابعاد کالبدی و فرهنگی و اجتماعیاقتصادی، در روستاهای دلفارد رخ داده بود که این تغییرات عمدتاً مثبت و سازنده بهحساب میآمد. همچنین یافتههای حاصل از الگوی ارزیابی تولید وزنی تجمعی نشان داد که روستاهای درهای، درمزار و انجیر بازوییه بیشترین نرخ تغییرات را داشته است. با توجه به یافتهها میتوان فرضیه تحقیق را تأیید کرد و نتیجه گرفت در دهه اخیر تغییر و تحولات نواحی روستایی دهستان دلفارد در بیشتر زمینهها روندی پویا و زاینده دارد.
توسعه پایدار,کارکردهای شهری,تحولات روستایی,مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی,دهستان دلفارد
https://jrur.ut.ac.ir/article_58979.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58979_ef57e87d1fec8d5798fd9721f7260304.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
ارزیابی فرهنگ کارآفرینی و عوامل مؤثر بر شکست کارآفرینان کشاورزی در شهرستان کرمانشاه
362
373
FA
رضوان
قمبرعلی
استادیار، گروه توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.
rghanbari21@gmail.com
حسین
آگهی
دانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
hosseinagahi-raziuniversity@yahoo.com
امیرحسین
علیبیگی
دانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
کیومرث
زرافشانی
دانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
zarafshani20000@yahoo.com
برای دستیابی به کارآفرینی به ابزار نیاز داریم. یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی بهمعنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. ازاینرو در این تحقیق ابتدا فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کشاورزی و درادامه موانع فرهنگی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی بررسی شد. این مطالعه با استفاده از روش کمّی انجام شد. جامعه آماری شامل دو گروه کارآفرینان کشاورزی و کشاورزان سرپرست خانوار ساکن روستاهای شهرستان کرمانشاه بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، حجم نمونهها در هر گروه تعیین شد. نتایج نشان داد که میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعهشده بسیار است و جامعه روستایی با دادن فرصت دوباره به افراد شکستخورده موافق هستند. فرهنگ جمعگرایی و دوری از عدمقطعیت یا بهعبارتی ریسکگریزی، در بین جامعه روستایی غالب است. همچنین نتایج نشان داد کارآفرینان کشاورزی با موانعی فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بیاعتقادی به توانمندیهای زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمانها و مخالفت والدین با فعالیتهای کارآفرینی دختران روبهرو هستند. درمجموع نتایج نشان میدهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع مطلوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری میکند.
فرهنگ کارآفرینی,فرهنگ شکست,شانس دوباره,کارآفرینی کشاورزی,موانع فرهنگی
https://jrur.ut.ac.ir/article_58980.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58980_c835fd796a28c04d9ec191ab4d1e1473.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
نوعشناسی ادراکات کشاورزان گندمکار و سبزیکار نسبت به تغییرات آبوهوایی با استفاده از روششناسی کیو (مورد مطالعه: شهرستان حمیدیه خوزستان)
374
391
FA
طاهره
زبیدی
کارشناسی ارشد، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.
tahereh.zobeidi@gmail.com
مسعود
یزدانپناه
0000-0003-0087-0244
استادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.
masoudyazdan@gmail.com
معصومه
فروزانی
استادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.
m.forouzani@yahoo.com
بهمن
خسرویپور
دانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.
تغییرات آبوهوایی و گرمایش جهانی، یکی از مسائل مهم جهان در قرن بیستویکم است که اثر منفی درخورتوجهی بر جامعه انسانی بهویژه بخش کشاورزی میگذارد. ازآنجاکه ادراک کشاورزان در زمینه تغییرات آبوهوایی، با نگرش و رفتار آنان برای مقابله و کنارآمدن با این مشکل ارتباط مستقیم دارد، شناخت ادراکات آنها برای برنامهریزی و سیاستگذاری مهم و ضروری است. ازطرفدیگر همه کشاورزان تغییرات آبوهوایی را به یک شکل درک نمیکنند و در نگرش کشاورزان ناهمگونی بهچشم میخورد. مطالعه حاضر با استفاده از روش کیو بهمنظور نوعشناسی ادراکات کشاورزان شهرستان حمیدیه دربرابر تغییرات آبوهوایی انجام شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نسخه 2014 نرمافزار پی.کیو مِتُد استفاده شد. تحلیل عاملی رتبهبندیها نشان میدهد دو دیدگاه حمایتطلبان و سازشگران در میان 27 کشاورز سبزیکار و دو دیدگاه منفعلان تقدیرگرا و ناامیدان در میان 19 کشاورز گندمکار وجود دارد. دیدگاههای مختلف نشان میدهد که افراد مختلف تفکرهای مختلفی درباره علل، اثرها، اثربخشی درکشده، مسئولیتپذیری، سازگاری و تمایل به کاهش گازهای گلخانهای و تغییرات آبوهوایی دارند. شناسایی این دیدگاههای مختلف میتواند بر سیاستگذاریهای کشور درزمینه مبارزه با این بلای طبیعی بهصورت مستقیم اثرگذار باشد و سیاستهای خاصی برای هر طبقه بهوجود آورد و درنتیجه تأثیر پیامها را افزایش و هزینهها را کاهش دهد.
نوعشناسی,تغییرات آبوهوایی,ادراک کشاورزان,گازهای گلخانهای,سازگاری,روششناسی کیو
https://jrur.ut.ac.ir/article_58981.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58981_c0dd5279c0d181cc7cd0a3e406cb1795.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر رکود صنعت قالیبافی در نواحی روستایی با استفاده از روش کیو (مورد مطالعه: شهرستان گنبدکاووس)
392
405
FA
امین
محمدی استادکلایه
استادیار، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران.
aminmohammadi@gonbad.ac.ir
ناصر
بیات
0000-0002-2607-8899
استادیار، گروه جغرافیا، دانشکده فرماندهی و ستاد، دانشگاه علوم انتظامی امین، تهران، ایران.
n_bayat@ut.ac.ir
صنعت فرش دستباف یا بهعبارتی قالیبافی از کهنترین صنایع بومی نواحی روستایی ایران ازجمله استان گلستان شناخته میشود. این صنعت در چند دهه گذشته با دلایل گوناگونی که اغلب ناشی از تحولات پیشرفته در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور است، با در زمینه تولید مشکل و رکود مواجه شده است. در این پژوهش سعی بر آن شد تا با بهرهگیری از روششناسی کیو، بر پایه نتایج پژوهشهای مرتبط با فرش دستباف ایران و تجزیهوتحلیل فضای گفتمانی موجود، شناخت جامعی از علل رکود صنعت فرشبافی در منطقه بررسیشده ارائه شد. پسازآن با استفاده از مشارکت متخصصان دیدگاههای مختلف شناسایی و دستهبندی شد. بدینصورت گامی فراتر از مجموعه تحلیلهایی که تاکنون ارائهشده برداشته شد. در گام بعدی به روش نمونهگیری هدفمند 26 نفر از خبرگان فرش دستباف ترکمن برای انجام مرحله مرتبسازی کیو مشارکت کردند. پس از پایان مرتبسازی، ماتریس دادهها برای تحلیل در نرمافزار SPSS تشکیل شد. برپایه منطق روششناسی کیو، از روش تحلیل عاملی کیو استفاده شد که اصلیترین روش برای تحلیل ماتریس دادههای کیو بود.یافتههای پژوهش نشان میدهد از دیدگاه کارشناسان از میان مجموعه عوامل تأثیرگذار بر رکود صنعت قالیبافی در نواحی روستایی شهرستان گنبدکاووس دو عامل «عقبماندگی فنی در تولید فرش دستباف» و «بهرهوری کمتر فرشبافی در مقایسه با دیگر فعالیتهای اقتصادی» تأثیر بیشتری داشت. براساس نتایج پژوهش بهنظر میرسد چیرگی بر رکود فعالیت قالیبافی در منطقه مطالعهشده بیش از هر چیز به عواملی از این دست نیاز دارد: نگرش سیستمی به اقتصاد روستایی و برنامهریزی راهبردی مبتنیبر جریانهای متنوع و متناسب با شرایط متغیر آینده در بازار فرش دستباف.
روش کیو,رکود فرشبافی,اقتصاد روستایی,شهرستان گنبدکاووس,فرش دستباف ترکمن
https://jrur.ut.ac.ir/article_58982.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58982_1721f5dcb4221109ab0957ed869218ba.pdf
دانشگاه تهران
پژوهشهای روستائی
2008-7373
2423-7787
7
2
2016
06
21
ارزیابی سرمایه اجتماعی شبکه ذینفعان محلی درراستای توانمندسازی جوامع روستایی (مورد مطالعه: روستای بزیجان، شهرستان محلات، استان مرکزی)
406
421
FA
مهدی
قربانی
0000-0003-0005-5477
استادیار، گروه احیای مناطق خشک و کوهستانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.
mehghorbani@ut.ac.ir
غلامرضا
هادربادی
استادیار، دفتر ترویج و مشارکتهای مردمی، سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری، تهران، ایران.
فریبا
ابراهیمی آذرخران
دانشجوی دکترا، گروه احیای مناطق خشک و کوهستانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.
عادله
خاور
دانشجوی دکترا، گروه احیای مناطق خشک و کوهستانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.
adele.khavar@ut.ac.ir
سرمایه اجتماعی یکی از ارکان اصلی در توسعه پایدار محلی و توانمندسازی اجتماعی محسوب میشود. هدف از پژوهش حاضر تحلیل سرمایه اجتماعی درونگروهی ذینفعان محلی روستای بزیجان در شهرستان محلات است. با توجه به تأکید بر مدیریت مشارکتی مبتنیبر سازگاری و تقویت سرمایه اجتماعی، تحلیل روابط اعتماد و مشارکت در بین ذینفعان محلی امری ضروری است. بدینمنظور با استفاده از پرسشنامههای تحلیل شبکهای و مصاحبه مستقیم با تمامی ذینفعان محلی (در ساختار گروههای خُرد توسعه روستایی که بهدنبال اجرای یک طرح توانمندسازی جامعه روستایی در روستای بزیجان شکل گرفته است)، پیوندهای اعتماد و مشارکت در بین ذینفعان محلی و گروههای هدف بررسی شد. قبل از اجرای طرح نتایج از کمبودن میزان اعتماد، مشارکت، انسجام و سرمایه اجتماعی حکایت داشت که پس از اجرای این طرح میزان این شاخصها تا حد مطلوبی افزایش یافته بود. سرعت گردش، تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد بعد از اجرای طرح در مقایسه با قبل از اجرای آن، افزایش یافته و اجرای طرح اتحاد و یگانگی بین افراد را افزایش داده بود. همچنین توانمندسازی اجتماعی در این روستا در حد مطلوبی حاصل شده بود. درنهایت میتوان گفت اجرای این طرح سرمایه اجتماعی درونگروهی را افزایش میدهد. این امر به نوبه خود راندهشدن اجتماعی را کاهش و رفاه اجتماعی را افزایش میدهد و بر مشارکت گسترده ساکنان روستا اثر میگذارد.
سرمایه اجتماعی درونگروهی,تحلیل شبکه اجتماعی,توانمندسازی جامعه محلی,مدیریت مشارکتی مبتنیبر سازگاری,روستای بزیجان
https://jrur.ut.ac.ir/article_58983.html
https://jrur.ut.ac.ir/article_58983_f28ae9dbc19d840eb919bee42b0a8420.pdf