دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621Analysis of Rural Area Resilience Against Earthquake; Case Study: Shirvan District (Boroujerd County)تحلیل تابآوری سکونتگاههای روستایی دربرابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله (مورد مطالعه: دهستان شیروانِ شهرستان بروجرد)27228558971FAسیدهدایتاللهنوریدانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.فرخندهسپهونددانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه ریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20160221Earthquake is one of the natural disasters that cause irreparable damages to human settlements. Therefore, in order to reduce its impact, the resilience approach has been proposed. It is believed that by having the knowledge of resiliency and proper planning, the damaging effects of such natural disasters can be reduced significantly. Thus, in this descriptive-analytic study, we identify and analyze the resiliency of villages in the district of Shirvan against earthquakes. In order to collect the required data, both documentary and field (questionnaire) methods were employed. Questionnaires were used to collect data in nine villages, and statistical methods were used to analyze the collected data. The analysis units were the heads of households living in sample villages. Based on Cochran’s method, 260 administrators were randomly selected. The results showed that the resiliency condition against earthquakes in the sample villages was lower than the average level; however, there was a significant difference in the resiliency levels among the sample villages. In addition, among the economic, social, infrastructural, and social capital aspects in rural areas, the social capital was found to have the most contribution and effect on the resilience of rural settlements.ازجمله مخاطرات طبیعی وقوع زلزله است که وقوع آن در سکونتگاههای انسانی آسیبهای جبرانناپذیری بههمراه دارد. در این باره درراستای کاهش اثرات آن، توجه به رویکرد تابآوری مطرح شده است. این اعتقاد وجود دارد که با آگاهی و شناخت از میزان تابآوری، میتوان با برنامهریزی مناسب در زمینه کاهش صدمهها و آثار مخرب گام برداشت. بر همین اساس در پژوهش حاضر میزان تابآوری روستاهای واقع در دهستان شیروان دربرابر زلزله بررسی و تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفیتحلیلی است. بهمنظور گردآوری دادههای موردنیاز دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) بهکاررفته است. در روش پرسشنامهای، دادههای لازم در قالب پرسشنامه در سطح 9 روستای نمونه، گردآوری و برای تحلیل دادهها از روشهای آماری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای واقع در دهستان شیروان و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای ساکن روستاهای نمونه است که براساس روش کوکران، تعداد 260 سرپرست تعیین و بهصورت تصادفی انتخاب شده است. یافتهها نشان از آن دارد که وضعیت تابآوری روستاهای مطالعهشده دربرابر زلزله پایینتر از سطح متوسط قرار و تفاوت معناداری در بین روستاها وجود داشت. نتایج نشان داد که در بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و سرمایه اجتماعی نواحی روستایی بُعد سرمایه اجتماعی سهم و تأثیر بیشتری در میزان تابآوری سکونتگاههای روستایی ایفا میکند.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621Sustainable Rural Tourism in the Margins of Tehran Metropolis (From the Perspective of Ahar)ارزیابی توسعه پایدار گردشگری در مناطق روستایی حاشیه کلانشهر تهران (مورد مطالعه: روستای آهار)28629958975FAمحمدرضارضوانیاستاد تمام، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.سیدعلیبدریدانشیار، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.ذبیحاللهترابیدانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.احمدملکاندانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنام هریزی روستایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.علیعسگریدانشیار، گروه مدیریت بحران، دانشکده مطالعات مدیریتی، دانشگاه یورک، تورنتو، کانادا.Journal Article20151211Due to the failure of development programs, it is necessary to revisit the concept of sustainability. Sustainability is the frontispiece of all development actions and programs, such as the rural tourism. Therefore, the main factor in the progression of the development goals is to attain a common view about the issues. This qualitative study attempts to survey the sustainable tourism dimensions in villages located in the margin regions of Iran's metropolises (Ahar) by using perceptions and attitudes of stakeholders. The required data was collected using interviews with key stakeholder tourism groups (local executives, tourists, immigrants, and residents). The results showed that tourism does not have proper sustainability in economic, socio-cultural, and environmental pillars. Generally, there is no interrelation and balance among the three pillars of sustainable tourism. It seems that the lack of sustainability of tourism activities in Ahar is mainly due to structural weakness, lack of understanding of stakeholders of sustainable development, lack of requirement training, legal barriers, and failure to establish an optimal balance between the stakeholders' benefits.امروزه موضوع پایداری سرلوحه تمامی فعالیتها و برنامههای توسعه ازجمله گردشگری روستایی است. ازاینرو اندیشمندان بارها بر ارزشها و اهداف سهگانه توسعه پایدار تأکید کردهاند که دربرگیرنده ابعاد زیستمحیطی و اقتصادی و اجتماعیفرهنگی است. آنان بهصراحت بیان داشتهاند که دستیابی به توسعه پایدار بدون همگرایی در ابعاد مذکور و تلفیق آنها با یکدیگر، امری محال خواهد بود. بنابراین در این مقاله سعی شد از طریق مصاحبه با گروههایی که نقش حیاتی در فرایند توسعه گردشگری روستای آهار دارند، ابعاد گردشگری پایدار و همگرایی یا کارکردهای مشترک بین آنها واکاوی شود. روش پژوهش حاضر کیفی و هدف آن کاربردی بود. اطلاعات این تحقیق از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته و عمیق از چهار گروه ذینفع کلیدی گردشگری، یعنی مدیران محلی، گردشگران، مهاجران و ساکنان بومی بهدست آمد که از طریق ماتریس قدرتعلاقه انتخاب شده بودند. روش نمونهگیری هدفمند این مطالعه از نوع گلولهبرفی بود. یافتههای پژوهش نشان داد گردشگری در روستای آهار در هر سه بُعد اقتصادی و اجتماعیفرهنگی و زیستمحیطی پایداری لازم را نداشت؛ بهطوریکه ارتباط و تعادلی بین ابعاد سهگانه توسعه پایدار گردشگری در روستای بررسیشده یافت نشد. بهنظر میرسد ناپایداری فعالیتهای گردشگری در روستای مطالعهشده به این علل باشد: ضعف ساختاری، نبود درک صحیح ذینفعان از توسعه پایدار، فقدان آموزشهای لازم، موانع قانونی بسیار و برقرارنکردن تعادل بهینه بین منافع ذینفعان.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621Assessment Geo-Sites in the Villages of Chahardange Using Fasilous and Nicholas Method (Case Study: Villages of Chahardangeh, City of Sari)ارزیابی ژئوسایتهای گردشگری با روش فاسیلوس و نیکولاس (مطالعه موردی: روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری)30031558976FAصادقصالحیدانشیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.زینبافلاکیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه آبوهواشناسی و ژئومورفولوژی، دانشکده جغرافیا و علوم محیطی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران.حسینموسیزادهدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران.زینبزنگیآبادیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران.Journal Article20160207Currently, one of the factors for attracting tourism is the natural resources of the country that resulted in natural tourism in the region. Natural tourism emphasizes on geomorphosites with geomorphic locations, and they assay on the historic, ecological and cultural potentials to program Mize stable tourism. The Chahardange section is a geographical zone with a high potential for attracting rural tourism. The project used geology and topological maps and exact reviews based on the Nicholas and Fasilous methods. The Fasilous final assessment method was used to identify the proper site that represents the ideal conditions in terms of geomorphological processes. The Nicholas method revealed that the sources of Surat-Badab achieved the highest score of 33 points. The results also revealed that the top-rated site was identified to have physical and unique beauty. Thus, the Chahardange zone needs to identify and to property stable tourism development at crucial programs. Moreover, scientific and topological grades and conservative and useable potentials must be imported as per geomorphosites.امروزه یکی از شاخصهای جذب گردشگر وجود منابع طبیعی هر کشور است که گردشگری طبیعی را در منطقه بهوجود آورده است. گردشگری طبیعی بر ژئومورفوسایتها یا مکانهای ژئومورفیک تأکید دارد که با ترکیب میراث فرهنگی و تاریخی و اکولوژیکی قابلیتهایی را درراستای برنامهریزی گردشگری پایدار عرضه میکند. بخش چهاردانگه توانایی فراوانی در جذب گردشگر روستایی دارد. در این پژوهش برای ارزیابی ژئومورفوسایتهای منطقه از نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی و بازدیدهای میدانی و برای تجزیهوتحلیل میزان قابلیتهای ژئوتوریستی منطقه از روشهای نیکولاس و فاسیلوس استفاده شد. نتایج نشان داد از میان ژئوسایتها چشمههای بادابسورت بیشترین امتیاز را کسب کرده است. بخش چهاردانگه به شناسایی و سرمایهگذاریهای عمرانی در توسعه پایدار گردشگری و برنامهریزی جامع برای حفظ و نگهداری محوطهها نیاز دارد و باید علاوهبر ارزشهای علمی و زمینشناختی منطقه نیازهای حفاظتی و قابلیتهای کاربردی هر ژئومورفوسایت مدنظر قرار گیرد.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621Determination of the Key Drivers of Creative Village Approach by Using MicMac Softwareتعیین پیشرانهای کلیدی رهیافت روستای خلاق با استفاده از نرمافزار میکمک31632958977FAمهدیراستقلمدانشجوی دکتری، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.سیداسکندرصیداییدانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.سیدهدایتاللهنوریدانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.Journal Article20160112Many villages in the developing countries are faced with the exodus phenomenon and related physical damages. On the other hand, many cities face issues such as increasing population density, increasing consumption, decreasing moral commitments in the interactions, and so on. Both these scenarios do not make the desired vision for urban and rural settlements. Therefore, it is necessary to consider an appropriate and effective approach to preventing the inappropriate changes in these settlements. The creative village approach seems to result in an endogenous development for some villages. Therefore, it has been considered by many Iranian rural planners as a fit approach. Thus, the main goal of this study is to determine the key factors of the creative village approach in Iran and present a comprehensive definition of the creative village expression. Our findings showed that the theory of creative village has a triple structure consisting of pillars, requirement, and indexes. Its structure includes 15 components and 49 indicators. The highest score of “creative class immigrants to the village” is 0.087452, and the lowest score related to “communication with relatives” is 0.035478. It was also found that the “vision” factor with an intensity of 9 was the most effective key driver of creative village, followed by “risk” with an intensity of 6, “village space” with an intensity of 6, “partnership” with an intensity of 4, and “rural communications” having an intensity of 2.متأسفانه بسیاری از روستاها ضمن ازدستدادن جمعیت خود در فرایند مهاجرت، با پدیده تخلیه جمعیتی و تخریب کالبدی درگیر و درمقابل بسیاری از شهرها نیز با تراکم جمعیت، مصرف فزاینده و کاهش تعهدات اخلاقی در تعاملات مواجه میشود. ازاینرو ارائه رهیافتهای مطلوب و کارا بهمنظور جلوگیری از تغییرات نامناسب و برونرفت از روند فعلی سکونتگاههای شهری و روستایی الزامی است. این پژوهش در دو بخش مکمل صورت گرفته است. در گام اول با بهرهگیری از نظرات 31 نفر از خبرگان داخلی و خارجی در زمینه شیوه دلفی، روستای خلاق سنتز تعریف و سپس مبنای نظری آن در ساختاری سهگانه منتج از اجماع خبرگان شامل ارکان و زیرساخت و شاخص تبیین شده است. در گام دوم پیشرانهای کلیدی تعیین و شدت تأثیرگذاری هریک از آنها در تحقق رهیافت روستای خلاق با استفاده از نرمافزار میکمک سنجیده شد. ساختار نظری بهدستآمده از بخش اول پژوهش شامل 15 مؤلفه و 49 معرف بود. بیشترین امتیاز به طبقه خلاق «مهاجران به روستا» با 087452/0 و کمترین امتیاز به «ارتباطات با بستگان» با 035478/0 تعلق داشت. یافتههای بخش دوم پژوهش نشان میدهد که پیشرانهای کلیدی «چشمانداز» با شدت نُه، «خطرپذیری» با شدت شش، «فضای روستا» با شدت شش، «مشارکت» با شدت چهار و «پیوند روستایی» با شدت دو، جزو متغیرهای ورودی بود و بیشترین شدت خالص اثرگذاری مستقیم را داشت. با توجه به شرایط فعلی روستاهای ایران و مراحل گذار رهیافت روستای خلاق میتواند با تکیه بر ماهیت نظری خود، زمینه فراخوانی محتوای توسعه را فراهم و میان سکونتگاههای شهری و روستایی تعادل ایجاد کند.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621A Study of Service Quality in Extension and Services Centers of Agriculture in Alborz Province Using SERVQUAL Modelسنجش کیفیت خدمات مراکز خدمات ترویج کشاورزی با استفاده از مدل سِروُکوال در استان البرز33034358978FAامیدجمشیدیدانشجوی دکتری، گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.سیدداوودحاجیمیررحیمیاستادیار، سازمان تحقیقات و آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی، مرکز آموزش عالی امام خمینی(ره)، کرج، ایران.علیاسدیاستاد، گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article20151226The Extension and Services Centers of Agriculture aim to create the necessary basis to fulfill all the duties and responsibilities of the Ministry of Jihad-e Agriculture in rural and agricultural environments. These centers are responsible for ensuring that the farmers are continually satisfied with the services being delivered. Therefore, the main purpose of this study was to evaluate the service quality in Extension and Services Centers of Agriculture in Alborz Province using the SERVQUAL Model. This study was conducted using the survey method, and a modified SERVQUAL standard questionnaire was applied as a research tool. The validity of the instrument was confirmed by a panel of experts, and its reliability was determined by Cronbach’s Alpha (over 0.7) for different scales of the questionnaire. The target population consisted of existing farmers and users visiting the seven service centers in the province. Based on Cochran’s formula, the sample size was determined to be 180 persons who were chosen by random sampling method. The result of this study showed that there is a significant difference between perception and expectation in all dimensions of service quality (reliability, responsiveness, assurance, empathy, and tangibles). There was also a significant difference between the satisfaction levels of respondents with respect to the different dimensions of service quality. Finally, some recommendations have been proposed to the decrease the gap between the perception and expectation of services. مراکز خدمات ترویج کشاورزی بهواسطه ارتباط مستقیم با محیط روستایی و کشاورزی نقش درخورتوجهای در توسعه و پیشرفت بخش کشاورزی دارد. هدف اصلی این مراکز ارائه خدمات مختلف آموزشی، مشاورهای و حمایتی است؛ ازاینرو ارتقای کیفیت خدمات در این واحدها و افزایش رضایتمندی کشاورزان و بهرهبرداران اهمیت فراوانی دارد. مطالعه حاضر دو هدف را دنبال میکرد: 1. ارزیابی کیفیت خدمات ارائهشده توسط مراکز خدمات ترویج کشاورزی و اندازهگیری شکاف آن با استفاده از تفاوت بین ادراک و انتظارها؛ 2. بررسی تفاوت بین ابعاد کیفیت خدمات از دیدگاه کشاورزان. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی بود و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات میدانی و از لحاظ تحلیل دادهها توصیفیهمبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان و بهرهبرداران مراجعهکننده به مراکز خدمات ترویج کشاورزی استان البرز تشکیل میدادند. با استفاده از روش نمونهگیری در جامعه نامحدود 180 نفر بهعنوان نمونه انتخاب و دادهها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی جمعآوری شد. در تحقیق حاضر بهمنظور بررسی کیفیت خدمات مدل پنج عاملی سِروُکوال بهکاررفت. روایی ظاهری ابزار با استفاده از دیدگاههای کارشناسان و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین انتظارها و ادراک مراجعهکنندگان در تمام ابعاد اختلاف معنیدار آماری وجود دارد. براساس نتایج بین ابعاد کیفیت خدمات نیز تفاوت معنیدار مشاهده و بُعد اطمینان و پاسخگویی مهمتر از ابعاد دیگر بیان شد. ارائه خدمات به محیطهای روستایی و کشاورزی و پیشرفت این بخش پایدار و با افزایش شاخصهای کیفی همراه خواهد بود. دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621Examination of the Trend of Changes in Rural Areas of Dalfard Rural District With Emphasis on the Role of Jiroft Cityتحلیل روند تغییرات و تحولات روستاهای دهستان دلفارد با تأکید بر نقش شهر جیرفت34436158979FAعلیحاجینژاددانشیار، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.ابوذرپایداراستادیار، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.حبیباللهبیادکارشناس ارشد، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده جغرافیا و برنامهریزی محیطی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.Journal Article20151221This descriptive and analytical study analyzes the functional and spatial changes in the rural areas of Dehestan Dlfard. Qualitative and quantitative methods, including observations and questionnaires, were used for collecting the data. Descriptive statistics and data analysis methods and techniques of assessment of the cumulative weight (WASPAS) were also used for analyzing the data. The study population included the residents, local authorities, and village councils and Dehyaris of the study site. The sample size was determined using the formula 386 Cochran with quota was distributed according to the proportion of the population between villages. The results of the analysis of institutional statistics, interviews, and observation revealed the tangible and concrete changes in the field of residential, economic, and rural population. The t-test results indicated significant positive and constructive changes in recent years, especially in the physical, cultural, and socio-economic aspects. The results WASPAS model also showed the villages such as Mazar-e-Dara and Rzshyryn had the highest rate of change. Based on the findings, it can be confirmed and concluded that the functional-structural changes in most of the Dalfard villages generated a dynamic process.هدف تحقیق حاضر تحلیل روند تحولات ساختاریکارکردی نواحی روستایی با تأکید بر کارکردهای شهری در دهه اخیر در دهستان دلفارد بود. همسو با هدف، سؤال تحقیق بدین صورت مطرح شده است: روند تغییر و تحولات روستاهای دهستان دلفارد در دهه اخیر چگونه است؟ نوع این تحقیق توصیفیتحلیلی بود و در آن برای گردآوری و تحلیل دادهها از روشهای کمّی و کیفی استفاده شده بود. برای گردآوری دادهها از روش کتابخانهای و میدانی با ابزار بررسی آمار سازمانی و پرسشنامه و برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و الگوی ارزیابی تولید وزنی تجمعی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ساکنان، صاحبنظران محلی و شورا و دهیاران روستاهای دهستان دلفارد بود. حجم جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 386 نفر تعیین و با روش سهمیهای برحسب سهم جمعیتی بین روستاها توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل آمار سازمانی و مصاحبه و مشاهده نشان داد که تغییرات ملموس و عینی در زمینه سکونتی و معیشتی و جمعیتی روستاهای دلفارد ملموس بود. نتایج آزمون تی نیز نشان داد در سالهای اخیر تغییرات چشمگیری، بهویژه در ابعاد کالبدی و فرهنگی و اجتماعیاقتصادی، در روستاهای دلفارد رخ داده بود که این تغییرات عمدتاً مثبت و سازنده بهحساب میآمد. همچنین یافتههای حاصل از الگوی ارزیابی تولید وزنی تجمعی نشان داد که روستاهای درهای، درمزار و انجیر بازوییه بیشترین نرخ تغییرات را داشته است. با توجه به یافتهها میتوان فرضیه تحقیق را تأیید کرد و نتیجه گرفت در دهه اخیر تغییر و تحولات نواحی روستایی دهستان دلفارد در بیشتر زمینهها روندی پویا و زاینده دارد.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621Investigating Entrepreneurial Culture and Fear of Failure in the Rural Community (Kermanshah Township)ارزیابی فرهنگ کارآفرینی و عوامل مؤثر بر شکست کارآفرینان کشاورزی در شهرستان کرمانشاه36237358980FAرضوانقمبرعلیاستادیار، گروه توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.حسینآگهیدانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.امیرحسینعلیبیگیدانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.کیومرثزرافشانیدانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانJournal Article20160118Entrepreneurship can be achieved via tools. One of the most important tools for the development of entrepreneurship is the supportive culture towards entrepreneurship. A strong entrepreneurial culture means more tolerance for failure and reflects the extent to which the country's society supports ideas and initiatives of entrepreneurs. Therefore, in this quantitative study, the culture of entrepreneurship and the culture of failure in the agricultural community were studied. Then, the cultural barriers were studied from the viewpoints of agricultural entrepreneurs. The statistical population of the study consisted of two groups of rural heads of households and agricultural entrepreneurs in Kermanshah Township. The research samples were selected using random cluster method. The results showed that the respondents have low levels of failure tolerance and have the highest willingness to grant a second chance. The results of the study of entrepreneurial culture in the rural community showed that the culture of collectivism and uncertainty avoidance among the rural population is dominant. It was also found that agricultural entrepreneurs are faced with cultural barriers such as the lack of a creativity culture, lack of acceptance of failure, negative attitudes toward risk, lack of belief in the capabilities of women, patriarchal culture in society and organizations, and opposition of parents for the entrepreneurial activity of girls.برای دستیابی به کارآفرینی به ابزار نیاز داریم. یکی از ابزارهای مهم رشد و توسعه کارآفرینی وجود فرهنگ حامی کارآفرینی است. فرهنگ کارآفرینانه قوی بهمعنی تحمل بیشتر شکست و منعکسکننده میزانی است که جامعه عقاید کارآفرینان و ابتکارات را حمایت میکند. ازاینرو در این تحقیق ابتدا فرهنگ کارآفرینی و فرهنگ شکست در جامعه کشاورزی و درادامه موانع فرهنگی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی بررسی شد. این مطالعه با استفاده از روش کمّی انجام شد. جامعه آماری شامل دو گروه کارآفرینان کشاورزی و کشاورزان سرپرست خانوار ساکن روستاهای شهرستان کرمانشاه بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، حجم نمونهها در هر گروه تعیین شد. نتایج نشان داد که میزان نپذیرفتن شکست در جامعه مطالعهشده بسیار است و جامعه روستایی با دادن فرصت دوباره به افراد شکستخورده موافق هستند. فرهنگ جمعگرایی و دوری از عدمقطعیت یا بهعبارتی ریسکگریزی، در بین جامعه روستایی غالب است. همچنین نتایج نشان داد کارآفرینان کشاورزی با موانعی فرهنگی مانند نبود فرهنگ خلاقیت، نپذیرفتن شکست، نگرش منفی به ریسک، بیاعتقادی به توانمندیهای زنان، وجود فرهنگ مردسالاری در جامعه و سازمانها و مخالفت والدین با فعالیتهای کارآفرینی دختران روبهرو هستند. درمجموع نتایج نشان میدهد زیرسیستم فرهنگی در اکوسیستم کارآفرینی اوضاع مطلوبی ندارد و فرهنگ موجود حامی کارآفرینی نیست و حتی در بسیاری از مواقع از ظهور کارآفرینی جلوگیری میکند.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621Typology of Wheat and Vegetable Farmers’ Perception Towards Climate Change Through of Q-Methodologyنوعشناسی ادراکات کشاورزان گندمکار و سبزیکار نسبت به تغییرات آبوهوایی با استفاده از روششناسی کیو (مورد مطالعه: شهرستان حمیدیه خوزستان)37439158981FAطاهرهزبیدیکارشناسی ارشد، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.مسعودیزدانپناهاستادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.0000-0003-0087-0244معصومهفروزانیاستادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.بهمنخسرویپوردانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین، خوزستان، ایران.Journal Article20160214Climate change and global warming are serious challenges in the 21st century with significant negative impacts on the agriculture. Farmers are important players if agriculture is to be adjusted to the changing climate conditions. Their perceptions about climate change directly affect their behavior toward this problem. Therefore, it is important to recognize and classify their perceptions to improve the rural development programs. We used the Q methodology to classify the farmers' perceptions toward climate change in Hamidiyeh County in Khuzestan Province, Iran. Q research initiates by recognizing a concourse, often shaped by dialogs with elite people. Then, a Q statement is nominated, which represents an individual's belief. In this study, by reviewing the literature and interviewing with 6 agricultural experts and farmers, 160 statements were identified. Then, by sorting them, we arrived at 42 final statements or Q-sample. This Q-sample was sorted by 46 farmers, selected through purposive sampling. To analyze the data, we used PQMethod 2014. The factor analysis of Q sorts revealed two discourses; support seekers and adaptable among the 27 vegetable growers; and two other discourses among 19 wheat farmers; fatalism passive-adherents and disappointment. Various individuals think differently about the causes, impacts, self-efficacy, responsibility, adaptation, and intention to mitigation of greenhouse gasses and climate change. Therefore, based on the perceptions, knowledge, and behavior of the individuals, policy makers can provide various recommendations to deal with climate change.تغییرات آبوهوایی و گرمایش جهانی، یکی از مسائل مهم جهان در قرن بیستویکم است که اثر منفی درخورتوجهی بر جامعه انسانی بهویژه بخش کشاورزی میگذارد. ازآنجاکه ادراک کشاورزان در زمینه تغییرات آبوهوایی، با نگرش و رفتار آنان برای مقابله و کنارآمدن با این مشکل ارتباط مستقیم دارد، شناخت ادراکات آنها برای برنامهریزی و سیاستگذاری مهم و ضروری است. ازطرفدیگر همه کشاورزان تغییرات آبوهوایی را به یک شکل درک نمیکنند و در نگرش کشاورزان ناهمگونی بهچشم میخورد. مطالعه حاضر با استفاده از روش کیو بهمنظور نوعشناسی ادراکات کشاورزان شهرستان حمیدیه دربرابر تغییرات آبوهوایی انجام شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نسخه 2014 نرمافزار پی.کیو مِتُد استفاده شد. تحلیل عاملی رتبهبندیها نشان میدهد دو دیدگاه حمایتطلبان و سازشگران در میان 27 کشاورز سبزیکار و دو دیدگاه منفعلان تقدیرگرا و ناامیدان در میان 19 کشاورز گندمکار وجود دارد. دیدگاههای مختلف نشان میدهد که افراد مختلف تفکرهای مختلفی درباره علل، اثرها، اثربخشی درکشده، مسئولیتپذیری، سازگاری و تمایل به کاهش گازهای گلخانهای و تغییرات آبوهوایی دارند. شناسایی این دیدگاههای مختلف میتواند بر سیاستگذاریهای کشور درزمینه مبارزه با این بلای طبیعی بهصورت مستقیم اثرگذار باشد و سیاستهای خاصی برای هر طبقه بهوجود آورد و درنتیجه تأثیر پیامها را افزایش و هزینهها را کاهش دهد.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621Identification and Analysis of the Effective Factors of Carpet Weaving Industry Downturn in Rural Areas Using Q-Methodology (Case Study: Turkmen Carpet of Gonbad-e Kavus County)شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر رکود صنعت قالیبافی در نواحی روستایی با استفاده از روش کیو (مورد مطالعه: شهرستان گنبدکاووس)39240558982FAامینمحمدی استادکلایهاستادیار، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران.ناصربیاتاستادیار، گروه جغرافیا، دانشکده فرماندهی و ستاد، دانشگاه علوم انتظامی امین، تهران، ایران.0000-0002-2607-8899Journal Article20160219This study tries to analyze the reasons for the downturn of the carpet weaving industry in the Golestan Province and also takes advantage of experts’ opinions and viewpoints. The Q methodology was used to achieve a comprehensive understanding of the causes of the downturn. A total of 26 experts of the Turkmen hand-woven carpet were selected for conducting "Q-sort" data collection procedure. The factor analysis was conducted through a heuristic method using correlation matrix in order to identify the participant’s mental paradigms (viewpoints). Finally, six factors or viewpoints, with the total variance of 86.7, were identified. A total of 16 statements were offered in this regard including the following statements: 1) Lack of innovation and creativity and marketing problems; 2) Technical and technological backwardness and low economic proficiency; 3) Expensive cost of raw materials, lack of innovation; 4) The changed lifestyle and understanding carpet weaving as a hard work; 5) The weak planning system and institutional inefficiency; and 6) Lack of motivation, changed livelihood, and low economic proficiency. The results indicate that the statement 3 has the highest score (with the factor score of 2.05) among the various statements. This statement is followed by youth, especially young rural girls, unwillingness to work in carpet weaving field and learning its skills (score: 1.93) and lack of innovation and creativity in designs, colors, motifs and quality of the raw materials to improve the quality of carpets (score: 1.93). صنعت فرش دستباف یا بهعبارتی قالیبافی از کهنترین صنایع بومی نواحی روستایی ایران ازجمله استان گلستان شناخته میشود. این صنعت در چند دهه گذشته با دلایل گوناگونی که اغلب ناشی از تحولات پیشرفته در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور است، با در زمینه تولید مشکل و رکود مواجه شده است. در این پژوهش سعی بر آن شد تا با بهرهگیری از روششناسی کیو، بر پایه نتایج پژوهشهای مرتبط با فرش دستباف ایران و تجزیهوتحلیل فضای گفتمانی موجود، شناخت جامعی از علل رکود صنعت فرشبافی در منطقه بررسیشده ارائه شد. پسازآن با استفاده از مشارکت متخصصان دیدگاههای مختلف شناسایی و دستهبندی شد. بدینصورت گامی فراتر از مجموعه تحلیلهایی که تاکنون ارائهشده برداشته شد. در گام بعدی به روش نمونهگیری هدفمند 26 نفر از خبرگان فرش دستباف ترکمن برای انجام مرحله مرتبسازی کیو مشارکت کردند. پس از پایان مرتبسازی، ماتریس دادهها برای تحلیل در نرمافزار SPSS تشکیل شد. برپایه منطق روششناسی کیو، از روش تحلیل عاملی کیو استفاده شد که اصلیترین روش برای تحلیل ماتریس دادههای کیو بود.یافتههای پژوهش نشان میدهد از دیدگاه کارشناسان از میان مجموعه عوامل تأثیرگذار بر رکود صنعت قالیبافی در نواحی روستایی شهرستان گنبدکاووس دو عامل «عقبماندگی فنی در تولید فرش دستباف» و «بهرهوری کمتر فرشبافی در مقایسه با دیگر فعالیتهای اقتصادی» تأثیر بیشتری داشت. براساس نتایج پژوهش بهنظر میرسد چیرگی بر رکود فعالیت قالیبافی در منطقه مطالعهشده بیش از هر چیز به عواملی از این دست نیاز دارد: نگرش سیستمی به اقتصاد روستایی و برنامهریزی راهبردی مبتنیبر جریانهای متنوع و متناسب با شرایط متغیر آینده در بازار فرش دستباف. دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73737220160621Network Analysis and Appraisal of Social Capital of Beneficiaries for Rural Sustainable Development (Case Study: Bazijan Village, Mahalat County, Markazi Province)ارزیابی سرمایه اجتماعی شبکه ذینفعان محلی درراستای توانمندسازی جوامع روستایی (مورد مطالعه: روستای بزیجان، شهرستان محلات، استان مرکزی)40642158983FAمهدیقربانیاستادیار، گروه احیای مناطق خشک و کوهستانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0003-0005-5477غلامرضاهادربادیاستادیار، دفتر ترویج و مشارکتهای مردمی، سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری، تهران، ایران.فریباابراهیمی آذرخراندانشجوی دکترا، گروه احیای مناطق خشک و کوهستانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.عادلهخاوردانشجوی دکترا، گروه احیای مناطق خشک و کوهستانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.Journal Article20160305Social capital is a fundamental prerequisite for local sustainable development and social empowerment. The present study is an attempt to analyze the bonding of social capital of local beneficiaries in the Bazijan village of Mahalat County. Regarding the importance of adaptive co-management and reinforcement of social capital, the trust and participation ties of beneficiaries need to be explored. Accordingly, these aspects were investigated through network analysis questionnaire and direct interviews with all local beneficiaries (present as rural development micro-groups). It was found that the level of trust, participation, cohesion, and social capital elevated from a low state prior to project implementation to an optimum level post project implementation. The speed of trust and participation transfer among actors also increased following project implementation. This project also led to a higher unity among individuals such that social empowerment was realized desirably in this village. Thus, it can be asserted that the implementation of this project resulted in a higher bonding of social capital, which further results in less social seclusion, higher social welfare, and extensive collaboration of residents.سرمایه اجتماعی یکی از ارکان اصلی در توسعه پایدار محلی و توانمندسازی اجتماعی محسوب میشود. هدف از پژوهش حاضر تحلیل سرمایه اجتماعی درونگروهی ذینفعان محلی روستای بزیجان در شهرستان محلات است. با توجه به تأکید بر مدیریت مشارکتی مبتنیبر سازگاری و تقویت سرمایه اجتماعی، تحلیل روابط اعتماد و مشارکت در بین ذینفعان محلی امری ضروری است. بدینمنظور با استفاده از پرسشنامههای تحلیل شبکهای و مصاحبه مستقیم با تمامی ذینفعان محلی (در ساختار گروههای خُرد توسعه روستایی که بهدنبال اجرای یک طرح توانمندسازی جامعه روستایی در روستای بزیجان شکل گرفته است)، پیوندهای اعتماد و مشارکت در بین ذینفعان محلی و گروههای هدف بررسی شد. قبل از اجرای طرح نتایج از کمبودن میزان اعتماد، مشارکت، انسجام و سرمایه اجتماعی حکایت داشت که پس از اجرای این طرح میزان این شاخصها تا حد مطلوبی افزایش یافته بود. سرعت گردش، تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد بعد از اجرای طرح در مقایسه با قبل از اجرای آن، افزایش یافته و اجرای طرح اتحاد و یگانگی بین افراد را افزایش داده بود. همچنین توانمندسازی اجتماعی در این روستا در حد مطلوبی حاصل شده بود. درنهایت میتوان گفت اجرای این طرح سرمایه اجتماعی درونگروهی را افزایش میدهد. این امر به نوبه خود راندهشدن اجتماعی را کاهش و رفاه اجتماعی را افزایش میدهد و بر مشارکت گسترده ساکنان روستا اثر میگذارد.