دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Comparative analysis of agricultural entrepreneurship in rural and urban areas of Kermanshah provinceتحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینان کشاورزی شهری و روستایی استان کرمانشاه3463596792910.22059/jrur.2017.228470.1071FAبهروزراسخیدانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، واحد کرمانشاه ،دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.رضوانقنبری موحداستادیار، گروه توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران.امیرحسینعلی بیگیدانشیار، گروه توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.Journal Article20170224Encouragement of entrepreneurial activities is an important strategy for sustainable economic development. To develop programs that can provide effective support for entrepreneurship, it is important to understand what elements affect the success of entrepreneurs. Many entrepreneurial development programs are designed regardless of urban or rural contexts. This is while the spaces and conditions in rural areas are different from those in urban areas. The aim of this study is to investigate different factors that affect the success of rural and urban entrepreneurs. The study population consisted of two groups of rural and urban entrepreneurs in the agriculture sector. According to the Krejcie and Morgan table, the sample size was determined to be 315. A questionnaire was used to collect the data. The results showed that there is a significant difference between urban and rural entrepreneurs in terms of individual resources, economic resources, political support, socio-cultural support, and resources for success. The entrepreneurs in urban areas benefit from these advantages more than those in rural areas. The results of the regression analysis showed that the variables of economic resources among urban entrepreneurs and socio-cultural support among rural entrepreneurs are the most important factors that affect the success of entrepreneurs.تشویق فعالیتهای کارآفرینانه، راهبرد مهمی برای توسعه اقتصادی پایدار است. برای توسعه برنامههایی که بتوانند حمایت مؤثری را برای تقویت کارآفرینی ارائه دهند، این مهم است که درک شود چه عوامل و عناصری بر موفقیت کارآفرینان تأثیر دارد. بسیاری از برنامههای توسعه کارآفرینی بدون توجه به بستر شهری یا روستایی طراحی میشوند. این در حالی است که فضا و شرایط مناطق روستایی متفاوت از مناطق شهری است. لذا هدف از این مطالعه، بررسی عوامل متفاوت بر نرخ موفقیت در بین کارآفرینان روستایی و شهری است. جامعه آماری مورد مطالعه، کارآفرینان کشاورزی در بخش شهری و روستایی شهرستان کرمانشاه بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 215 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کارآفرینان شهری و روستایی از لحاظ منابع فردی، منابع اقتصادی، حمایت سیاسی و حمایت اجتماعی-فرهنگی تفاوت معناداری و جود دارد و منابع برای موفقیت کارآفرینان در مناطق شهری فراوانتر از مناطق روستایی است. همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر منابع اقتصادی در بین کارآفرینان شهری و حمایت اجتماعی-فرهنگی در بین کارآفرینان روستایی از مهمترین عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینان هستند.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Expansion of agro-processing industries in the county of Fereidan: challenges and perspectivesبررسی مشکلات گسترش صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در شهرستان فریدن3603756793710.22059/jrur.2018.237695.1138FAجمشیداقبالیدانشجوی دکتری توسعه کشاورزی،گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران.علیاسدیاستاد گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران.حسینشعبانعلی فمیاستاد گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران.Journal Article20170718Undoubtedly, setting up agro-processing industries is one of the most profitable ways of creating communication between industry and agriculture. These industries reduce seasonal unemployment in rural areas and serve as a strategy for entrepreneurship and employment in the agriculture sector. Despite their potential for expansion, such industries do not have a good status in the county of Frieden. The aim of this study is to investigate the barriers to the development of agro-processing industries in the county of Frieden. The research is of applied type in terms of objectives, non-experimental in terms of the control of variables, and descriptive in terms of data analysis. The study population consisted of 150 experts, industrialists and workers in the agro-processing industries of Frieden County. The data were analyzed through the confirmatory factor analysis (CFA) and the LISREL software. The results showed that economic, structural, environmental, infrastructure, and geographical features are the potential factors to pose the main obstacles to the processing industries in this county.بدون تردید ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از سودمندترین راه ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است. این صنایع از میزان بیکاریهای دائمی و فصلی در مناطق روستایی میکاهد و راهکاری برای کارآفرینی و اشتغال در بخش کشاورزی است. این صنایع در شهرستان فریدن با وجود پتانسیلها گسترش خوبی نداشتهاند. هدف از این مطالعه بررسی مشکلات گسترش صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در شهرستان فریدن بود. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر میزان کنترل متغیرها غیرآزمایشی و از لحاظ تحلیل دادهها توصیفی- تحلیلی، جامعه آماری شامل کارشناسان و صاحبان صنایع و شاغلان این صنایع در شهرستان فریدن بود (N=150). که به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بود. برای تأیید روایی از متخصصان، روایی همگرا و واگرا و برای تأیید پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. برای تحلیل دادهها استفاده از تکنیکهای تحلیل سلسله مراتبی، تحلیل عاملی تأییدی و نرمافزارهایSPSS24, Smart pls3, LISREL8.8 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد به ترتیب مشکلات؛ اقتصادی، تولیدی، ساختاری، محیطی و زیرساختی به ترتیب با ضریب تأثیر 61/0، 52/0، 48/0، 46/0،38/0 بار عاملی 93/0، 71/0، 59/0، 53/0 و 49/0 و مقادیرR2 724/0، 590/0، 423/0، 387/0، 303/0 از مشکلات اصلی گسترش صنایع تبدیلی در این شهرستان بودند.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Identification and designing of marketing mix elements to promote rural tourism using a prospective approach: A case study of Babol Countyشناسایی و طراحی مدل عناصر آمیخته بازاریابی در ارتقای جایگاه گردشگری روستایی با رویکرد آیندهپژوهی (مورد مطالعه شهرستان بابل)3763956793910.22059/jrur.2018.241253.1161FAسید حسنمطیعی لنگرودیاستاد، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.علیغلامیدانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران، تهران، ایرانفاطمهمحمدزاده لاریجانیدانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article20170912This research is of an applied descriptive-analytical type. Data collection was based on documentary and survey techniques. The statistical population of the research included active individuals in the field of rural tourism and local officials. As many as 223 people who were the most active in the local tourism were selected. This selection was in terms of their access and participation in the field. Also, 10 officials were selected. In the first step, an ISM software program was designed for the primary design and data analysis. In the second step, the LISREL structural equation modeling software was used to test the primary model. Finally, to design a futuristic scenario for marketing elements, the MicMac software was used. The results indicated that, from the standpoint of the local authorities, the elements of "promoting and planning" have the most direct impact on the success of rural tourism marketing. However, the element of "planning" has the most dependency on the other elements of the study.برای دستیابی به یک بازاریابی گردشگری موفق، لازم است برنامهریزان گردشگری درک بهتری از راهبردهای بازاریابی داشته و به دنبال استراتژیهای کارآمدتر بازاریابی باشند. در تحقیق حاضر تلاش شده است ضمن شناسایی عناصر آمیخته بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان بابل، مدل توسعه آن با رویکرد آیندهپژوهی طراحی گردد. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمعآوری دادهها مبتنی بر روشهای اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، فعالان عرصه گردشگری و مسئولان محلی میباشند که از میان فعالان گردشگری محلی تعداد 223 نفر و از میان مسئولان تعداد 10 نفر به صورت همه شماری انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و ابزار میدانی آن پرسشنامه بود. به منظور تجزیهوتحلیل اطلاعات از نرمافزار ISM برای طراحی مدل اولیه و از نرمافزار LISREL برای آزمون مدل اولیه، و در نهایت برای طراحی سناریوی آیندهپژوهی عناصر بازاریابی از نرمافزار MicMac استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از دیدگاه مسئولان محلی، عناصر «ترویج» و «برنامهریزی» بیشترین تأثیر مستقیم را در موفقیت بازاریابی گردشگری روستایی خواهند داشت. عنصر «برنامهریزی» بیشترین تأثیر را نیز از سایر عناصر مورد مطالعه میپذیرد.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Appropriate strategies to strengthen green ethics in the consumption behavior of rural households: A case study of the central district in Khaf Countyراهبردهای مطلوب تقویت اخلاق سبز در رفتار مصرف خانوارهای روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان خواف)3964296793010.22059/jrur.2018.67930FAمریمقاسمیاستادیار و عضو هیئت علمی، گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده ادبیات، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران.0000-0002-0238-8323الههدلیردانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده ادبیات، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران.Journal Article20170403This study aims to provide optimal strategies to strengthen green ethics in relation to the consumption behavior of rural families. The research is an applied type, and its method is descriptive-analytic. The subjects of analysis are the rural households in the central area of Khaf County. A documentary method was used, and the field data collection tool was a questionnaire. In this study, the tools that strategic planning and management benefited from were SWOT and QSPM. Based on the field studies and the documents, 18 advantages and 12 weaknesses were identified as opportunities and threats facing the green ethics in rural households in relation to their consumption behavior. According to the final scores in the evaluation matrix, the internal and external factors were 2.64 = IFE 2.86 = EFE respectively. These scores were used to boost the green ethics and the corresponding optimal aggressive strategies. Then, the desirable strategies were prioritized by means of the Quantitative Strategic Planning Matrix (QSPM). The strategy of "massive financial and technical support of indigenous knowledge in the field of green ethics" scored 1.045 and was, therefore, determined as the most important strategy. Since human behavior is involved in any environmental issue, it is necessary for managers to correct human relationships with the environment based on the patterns consistent with green ethics.اخلاق سبز به بایدها و نبایدهای اعمال انسانی در مواجهه با محیطزیست میپردازد، تقویت اخلاق سبز منجر به بروز رفتار سالم در مصرف میگردد و امکان استفاده نسلهای آتی از محیطزیست و منابع طبیعی را فراهم میسازد. مطالعه حاضر در پی ارائه راهبردهای مطلوب تقویت اخلاق سبز در ارتباط با رفتار مصرف خانوارهای روستایی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعهای است. واحد تحلیل مطلعین محلی در بخش مرکزی شهرستان خواف است. در این مطالعه از دو ابزار در برنامهریزی و مدیریت استراتژیک استفاده شد. بر اساس مطالعات میدانی و اسنادی، تعداد 18 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت و 12 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت و تنگنا پیشروی اخلاق سبز خانوارهای روستایی در ارتباط با رفتار مصرف شناسایی گردید و نظرات 75 نفر از مطلعین محلی در قالب پرسشنامه سؤال شد. در ماتریس SWOT با توجه به امتیاز نهایی در 2.64=IFE و در 2.86=EFE، به منظور تقویت اخلاق سبز در ارتباط با الگوی مصرف خانوارهای روستایی، راهبردهای تهاجمی(حداکثر–حداکثر) بهینه شناخته شد. در ادامه راهبردهای مطلوب به کمک ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM)، اولویتبندی گردید. در این ماتریس مهمترین راهبرد «حمایت گسترده مالی و فنی از دانش بومی در زمینه مصرف به دلیل همسویی با اخلاق سبز»، با امتیاز 1.045 شناسایی گردید. باتوجه به اینکه راهحل واقعی مشکلات محیطزیست باید انسان و رفتارهای انسانی را شامل شود، ضروری است، مدیران جهت اصلاح رابطه انسان با محیطزیست، در پی حمایت از دانش بومی در زمینههای مختلف منجمله مصرف باشند، چرا که با الگوهای منطبق با پایداری سازگار است.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Pathology of geographical research (with an emphasis on rural geography research)نقد و بررسی پژوهشهای جغرافیایی (با تأکید بر پژوهشهای جغرافیای روستایی)4124296793610.22059/jrur.2018.236430.1132FAناصرشفیعی ثابتاستادیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.0000-0003-3444-6652صابرصدیقیدانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.Journal Article20170624In recent decades, reduction of space to mere objectivity has created problems for the science of geography. One of the issues in the recognition of geographical space is reflected in the geographical research that is confined to purely quantitative methods. This paper is an attempt to have a pathological analysis of the principles of geographical knowledge (i.e. ontology, epistemology and methodology) with respect to the dominant paradigm of geographical research, in general, and in rural geography knowledge, in particular. A content analysis of 70 recent geographical articles (rural studies) showed that positivism has been the dominant approach in geographical research. Also, in 54 articles, the relationship between the researcher and the researched was identified to be a dichotomous subject-object relationship. The goal of this article is to seek an understanding of "language" as a starting point to examine the local actors' space. Along with language, there are other tools to contribute; questionnaires, statistical models, and software analysis techniques such as the GIS software are of benefit too in this respect.تقلیل فضا به عینیت صرف و اکتفا کردن به روشهای صرفاً کمی در ارتباط با شناخت فضای جغرافیایی مسائلی را برای علم جغرافیا بهخصوص در چند دهه اخیر مطرح ساخته است یکی از این مسائل را میتوان عدم فهم جهان، فضا و تجربه زیسته کنشگران محلی دانست. در این مقاله سعی شده است تا با شناخت ویژگیهای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه پژوهشهای جغرافیایی (با تأکید بر پژوهشهای جغرافیای روستایی) نشان داده شود که این پژوهشها از منظر پارادایم شناسی در کدام دسته از پارادایمهای اثباتگرایی، تفسیری و انتقادی قرار میگیرند و در نهایت به نقد و بررسی پژوهشهای جغرافیایی پرداخته شده است. به منظور دست یافتن به اهداف تحقیق و همچنین پاسخگویی به سؤالهای تحقیق از روش تحلیل محتوا از نوع تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. تحلیل محتوای 70 مقاله اخیر نشریات جغرافیایی (پژوهشهای روستایی) نشان میدهد که نگاه غالب هستیشناسی پژوهشهای جغرافیایی در پارادایم اثباتگرایی جای دارد. همچنین، از نظر معرفتشناسی، در 54 مقاله رابطه پژوهشگر و پژوهش شونده بهصورت سوژه ـ ابژه و بر اساس یک ارتباط دوگانه بوده است. بر اساس روششناسی هم غالب پژوهشها (57 مقاله) به روش صرفاً کمی اکتفا کردهاند. به منظور برونرفت از وضعیت فعلی پژوهشهای جغرافیایی (حاکمیت اندیشه اثبات گرایانه) پژوهشگران میتوانند در کنار ابزارهایی مانند پرسشنامه، تکنیکها و مدلهای آماری و نرمافزارهای تحلیل فضا مانند جیآیاس (GIS) از «زبان» به عنوان خانه هستی، به شناخت و فهم فضای کنشگران محلی نائل شوند.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Documentary analysis of Persian papers published on rural housing in Iran in the recent decadeتحلیلی اسنادی مقالات علمی - پژوهشی مسکن روستایی ایران در دهه اخیر4304456792610.22059/jrur.2018.67926FAاحداللهفتاحیدکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس،تهران، ایران.مهدیپورطاهریدانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس،تهران، ایران.عبدالرضارکن الدین افتخاریاستاد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس،تهران، ایران.Journal Article20151229A careful study of the dimensions of human life in rural areas and its accurate recognition for the design and construction of suitable houses require a special look at rural housing research in terms of physical, technical, economic, cultural, social and environmental aspects. This research analyzes the records in the literature on rural housing by referring to scientific journals in the field. The findings of the study indicate that most of the research has been conducted in a descending order in the provinces of North Khorasan, Fars, Zanjan, and Sistan and Baluchestan The series of studies carried out can be classified under nine issues including rural house designing and modelling, sustainable housing, structural-functional changes in houses, native architecture of Iranian houses, planning and policy, facilities and credits, housing rehabilitation, analysis of housing indices, and geographic analysis of housing elements. The findings of this research indicate three main approaches adopted in the study of rural housing in Iran. As much as 83.58% of all the research has been conducted with quantitative methodology, 13.43% with qualitative method, and just 2.98% (two cases) with combined methodology. Also, as the results show, of all the rural housing research in the country, 34.22% is retrospective, 11.94% is prospective, and 53.73% has addressed the existing housing situation.مطالعه دقیق ابعاد زندگی انسان روستایی و شناخت دقیق آن برای طراحی و ساخت مسکن متناسب با آن نیازمند نگاه ویژه به پژوهشهای مسکن روستایی از جنبههای کالبدی، فنی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی دارد. زیرا انجام پژوهشهای متعدد در جنبههای مختلف مسکن روستایی میتواند سهم بسزایی در روشنگری و کاهش شکافهای تحقیقاتی مسکن روستایی داشته باشد. بررسیهای به عمل آمده در این پژوهش نشان میدهد که پیشینه این موضوع در محافل علمی- دانشگاهی ایران به آغاز دهه1380 بازمیگردد و در چند سال گذشته رشد قابل ملاحظهای یافته است. این پژوهش با روش اسنادی، سوابق مطالعاتی مسکن روستایی در حوزه نشریات علمی- پژوهشی کشور را تجزیهوتحلیل میکند. یافتههای این پژوهش بیانگر این است که بیشترین پژوهشها به ترتیب در استانهای خراسان شمالی، فارس، زنجان و سیستان و بلوچستان انجام شده است. مجموعه مطالعات انجام شده قابل تقسیم به نه محور: طراحی و الگو مسکن روستایی، مسکن پایدار، تحولات ساختاری-کارکردی مسکن، معماری بومی مسکن ایران،برنامهریزی و سیاستگذاری، تسهیلات و اعتبارات، مقاومسازی مسکن، تحلیل شاخصهای مسکن و تحلیل جغرافیایی عناصر مسکن است. یافتههای پژوهش بیانگر 3 رویکرد اصلی در مطالعات مسکن روستایی ایران است. 58/83 درصد از کل مطالعات انجام شده دارای روششناسی کمی، (43/13درصد) دارای روششناسی کیفی و 2 مورد (98/2 درصد) دارای روششناسی ترکیبی است. همچنین نتایج این پژوهش نشان میدهد از مجموع تحقیقات مسکن روستایی در کشور تحقیق، 22/34 درصد گذشتهنگر،؛ 94/11 درصد آیندهنگر و 73/53 درصد نیز وضع موجود مسکن را مورد توجه قرار دادهاند.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Recognition of social powers and its relationship with the formation of cooperative behavior in conflict management of water resources in Doroudzan dam watershed, Fars provinceشناخت قدرتهای اجتماعی و ارتباط آن با شکلگیری رفتار همکارانه در مدیریت تعارضات منابع آب در حوزه آبخیز سد درودزن، استان فارس4464616793810.22059/jrur.2018.241066.1159FAجمیلهسلیمی کوچیدکتری علوم و مهندسی آبخیز، کارشناس ارشد سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، تهران، ایران.علیسلاجقهاستاد، گروه احیا مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.مهدیقربانیدانشیار، گروه احیا مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0003-0005-5477آرشملکیاندانشیار، گروه احیا مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.عبدالمطلبرضاییاستادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.Journal Article20170904A decline in watersheds or their uneven distribution can affect social relationships among the residents in watershed areas and lead to their conflicts. Due to a lack of water in Doroudzan watershed as a crisis, it seems that social relationships and communication patterns among the residents will be adversely affected. The aim of this research is to manage conflicts over the water resources in Doroudzan watershed with a focus on social relations and to determine the strengths and weaknesses of the social relation networks. In this regard, 260 local stakeholders of the water resources in the irrigated villages in Doroudzan dam downstream were selected as the statistical population using Morgan table. The required data were collected through questionnaires, and the cooperation networks among the people were investigated in order to solve the problem of water shortage. Based on the results of this research, trust and cooperation ties were the key factors identified. They are known as social power, key factors in decision making and better performance of co-management, and a resolution to water conflicts. Also, according to the results of Kruskal Wallis statistical test, there is a significant difference between the social status of the people and the approaches adopted in conflict management of the water resources in the studied area.بروز نقصان و کاهش در منابع طبیعی موجود در حوزههای آبخیز و توزیع غیریکنواخت آنها میتواند بر روابط اجتماعی میان ساکنان حوزههای آبخیز تأثیرگذار بوده و منجر به بروز تعارضات در بین افراد گردد. با توجه به کمبود آب در حوزه آبخیز سد درودزن، مطالعه حاضر با هدف مدیریت تعارضات منابع آب در حوزه آبخیز سد درودزن با محوریت روابط اجتماعی انجام شده و به تعیین نقاط قوت موجود در شبکه روابط اجتماعی پرداخته است. در این راستا ذینفعان محلی منابع آب در روستاهای تحت شبکه آبیاری در پایین دست سد درودزن بهعنوان جامعه آماری انتخاب و با استفاده از جدول مورگان 260 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. بر این اساس، دادههای موردنیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمعآوری و با استفاده از نرمافزار Ucinet بررسی شد. بر اساس نتایج حاصله کنشگران دارای بالاترین میزان مرکزیت درجه خروجی، بتا و بینابینی مشخص شدند. این افراد در رویارویی با موقعیتهای تعارض از رویکرد راهحلگرایی و مصالحه و همکاری بهره میبرند. بنابراین در هماهنگ ساختن افراد و سرعت تبادل منابع و اجرای هرچه بهتر مدیریت مشارکتی و حل تعارضات در زمینه منابع آب نقش اساسی ایفا میکنند. بر اساس نتایج آزمون کروسکال والیس بین موقعیت اجتماعی افراد و رویکردهای اتخاذی در مدیریت تعارضات در زمینه منابع آب در منطقه مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Analysis of the effects of mass media on rural social trust reduction: A case study of Kenvist rural areas in the county of Mashhadتحلیل تأثیر رسانههای جمعی بر کاهش اعتماد اجتماعی روستاییان (مورد مطالعه: روستاهای دهستان کنویست شهرستان مشهد)4624776794010.22059/jrur.2018.242912.1169FAطاهرهصادقلواستادیار رشته جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر شریعتی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.فهیمهجعفریدانشجوی دکتری رشته جغرافیا و برنامهریزی روستایی، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر شریعتی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.حمیدهمحمودیدانشجوی دکتری رشته جغرافیا و برنامهریزی روستایی، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر شریعتی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.Journal Article20171007Mass media draw upon the meanings and values prevailing in everyday life and exert profound effects on the social entity of villages. They affect all individuals and social aspects and play a decisive and meaningful role in the beliefs and attitudes of members of the society. They are also an important source of promoting, propagating or changing the values of rural communities, including social trust. Given the role that mass media have in social trust, the present study examines the impact of mass media on reducing the social trust of villagers. The research is an applied study conducted by a descriptive- analytical method. Kenvist rural district was selected as the study area. To determine the number of sample villages according to the NO formula and from 23 villages that had over 200 people each, 11 villages with the highest population were selected for the case study. Also, the sample size was determined to be 196 persons by using Cochran’s formula. The data extracted from questionnaires were analyzed by SPSS and GIS software programs and through ARAS techniques. The findings showed that satellite programs have had the most effects on decreasing the social trust among villagers. Also, according to the village ranking, the villages of Shotorak and Kenargoosheh have received the most and the least influence from social media in this regard respectively.وسایل ارتباطجمعی، از طریق معانی و ارزشهایی که در زندگی روزمره رواج میدهند، در ساخت واقعیت اجتماعی روستاها تأثیر به سزایی دارند. آنها تمامی عرصههای فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و نقش تعیینکننده و معناداری بر باورها، ایستارها و نگرشهای اعضای جامعه دارند. رسانههای جمعی همچنین منبع مهمی برای تبلیغ و ترویج و یا تغییر ارزشهای جامعه روستایی از جمله اعتماد اجتماعی به شمار میروند. لذا تحقیق حاضر به بررسی میزان تأثیر رسانههای جمعی در میزان اعتماد اجتماعی اجتماعات روستایی میپردازد. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی است. جهت عملیاتی سازی مطالعه، دهستان کنویست بهعنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید. برای تعیین تعداد روستاهای نمونه از تعداد 23 روستایی که بیشتر از 200 نفر جمعیت داشتهاند 11 روستا که دارای بیشترین جمعیت را دارا بودند بهعنوان روستاهای نمونه انتخاب گردید و حجم نمونه موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران 196 نفر تعیین شد. اطلاعات استخراجشده از پرسشنامه با استفاده از روشهای تجزیهوتحلیل آماری در دو نرمافزار SPSS و GIS و تحلیل رابطه ARAS موردبررسی قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد ابزار ماهواره بیشترین اثر را در کاهش میزان اعتماد اجتماعی روستاییان داشته است. بر اساس نتایج حاصل از رتبهبندی (ARAS) روستای شترک در رتبه اول و روستای کنار گوشه در رتبه آخر قرار گرفت که نشاندهنده آن است در روستای شترک رسانههای جمعی بیشترین تأثیر را در کاهش اعتماد اجتماعی روستاییان داشته است و کمترین تأثیر مربوط به روستای کنار گوشه است.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Comparative analysis of local residents’ perceptions of the impacts of tourism on rural areas: A case study of the villages in the basin of the Kolan river in Malayer Countyتحلیل مقایسهای ادراکات ساکنان محلی به اثرات گردشگری در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای حوضه آبریز رودخانه کُلان شهرستان ملایر)4784956793510.22059/jrur.2017.234879.1119FAناصربیاتاستادیار جغرافیای انسانی، گروه جغرافیا، دانشکده فرماندهی و ستاد، دانشگاه علوم انتظامی امین، تهران، ایران.سیدعلیبدریدانشیار جغرافیای انسانی، گروه جغرافیای انسانی و عضو قطب برنامهریزی روستایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران.محمد رضارضوانیاستاد جغرافیای انسانی، گروه جغرافیای انسانی و عضو قطب برنامهریزی روستایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران.0000-0003-0830-3666Journal Article20170604Until now, a large number of studies on tourism in rural regions have concentrated on the recognition of its positive and negative impacts on economic, social, cultural, and environmental dimensions. However, considering the different views held by local people of the impact of tourism, few studies have been carried out to compare the perceptions of stakeholders, especially from the perspective of rural residents. This research aims to do a comparative analysis of the perceptions of local residents about the impacts of tourism on the villages of Kolan river basin in Malayer County. The research method is a mixed procedure. In the qualitative phase, during six sessions, group brainstorming was done by 60 persons participating as local volunteers. They tried to identify the positive and negative impacts of tourism. The findings in this phase were used to design a questionnaire as a measurement tool in the quantitative phase. As many as 350 questionnaires were given to 10% of the population over 15 years of age. The data were analyzed by descriptive statistics, exploratory factor analysis, cluster analysis, discriminant analysis, chi-square, and ANOVA. According to the exploratory factor analysis, the positive impacts were classified into economic, environmental, and social factors. Similarly, the negative impacts were classified into three factors in terms of environmental, social and security, and cultural impacts. The results of the cluster analysis showed three different perspectives. In most cases, there were significant differences between the perceptions of the local residents in terms of positive and negative impacts of tourism. The findings are consistent with the principles of social exchange theory.تاکنون بخش وسیعی از مطالعات گردشگری در نواحی روستایی بر شناخت اثرات مثبت و منفی آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و محیطزیستی متمرکز شده است. اما با در نظر گرفتن ناهمسانی دیدگاههای مردم محلی از اثرات یاد شده، پژوهشهای اندکی در زمینه مقایسه ادراکات ذینفعان، بهویژه ساکنان روستایی انجام شده است. این پژوهش به تحلیل مقایسهای ادراکات ساکنان محلی از اثرات گردشگری در منطقه حوضه آبریز رودخانه کُلان شهرستان ملایر میپردازد. روش پژوهش ترکیبی است. در مرحله کیفی طی6 نشست بارش افکار گروهی، با مشارکت 60 نفر از داوطلبان محلی اثرات مثبت و منفی گردشگری شناسایی و مبنای طراحی پرسشنامه به عنوان ابزار سنجش در مرحله کمّی قرار گرفت. سرانجام 350 پرسشنامه از 10 درصد جمعیت بالای 15 سال گردآوری شد. دادهها با استفاده از آمارهای توصیفی، تحلیلعاملی اکتشافی، تحلیلخوشهای، تحلیلتشخیص، خی-دو، و تحلیل واریانس یکطرفه تجزیهوتحلیل شد. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی اثرات مثبت به سه دسته در ابعاد اقتصادی، محیطی، و اجتماعی، و اثرات منفی نیز به سه دسته در ابعاد محیطزیستی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم شد. نتایج تحلیل خوشهای ادراکات مردم محلی از اثرات مثبت و منفی گردشگری بیانگر سه دیدگاه متفاوت است. در اغلب موارد تفاوت معناداری میان ادراکات ساکنان محلی از اثرات مثبت و منفی گردشگری مشاهده شد. نتایج پژوهش منطبق بر اصول نظریه تبادل اجتماعی است، به طوری که ادراکات ساکنان محلی تابع میزان اثرپذیری آنها از ابعاد مختلف اثرات مثبت و منفی گردشگری است.دانشگاه تهرانپژوهشهای روستائی2008-73739320181122Evaluation of the sustainability of rural areas and application of the Delphi fuzzy technique and the artificial neural network: A case study of rural areas of northern Savadkouh Countyارزیابی و تحلیل پایداری نواحی روستایی: کاربرد تکنیکهای دلفیفازی و شبکه عصبی مصنوعی (مورد مطالعه: نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی)4965116794410.22059/jrur.2018.246325.1187FAآیت الهکرمیدانشیار اقتصاد کشاورزی، گروه مدیریت توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران.زکریامحمدی تمریدانشجوی دکتری توسعه کشاورزی، گروه مدیریت توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج یاسوج، ایران.حمیدرستگاریدانشجوی دکتری توسعه کشاورزی، گروه مدیریت توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج یاسوج، ایران.علیسوادکوهیکارشناسی ارشد جغرافیا برنامهریزی روستایی، واحد گنبد، دانشگاه پیام نور، گلستان، ایران.Journal Article20171201Nowadays, paying attention to the issue of sustainability, especially in rural areas, has become a pivot in the policies and plans of countries in the world. Identifying the status of rural areas in terms of sustainability can be of great help in this regard. The purpose of this study is to assess the sustainability of rural areas in northern Savadkouh. The study used a descriptive method to analyze and collect data through a questionnaire. The statistical population of the study consisted of the villagers living in the villages of northern Savadkouh. A combination of the Delphi fuzzy technique and the artificial neural network was used to analyze the data. At the first, using the Delphi fuzzy method, the stability indices were localized. Then, using the artificial neural network method, the rural areas were divided into two clusters. The results showed that there was proper and balanced stability in the rural areas of the study area (CV = 0.062). In addition, the results of the One-Sample T-test showed a significant difference among the indexes except for the empathy index and the gender ratio. Also, in all the three dimensions of sustainability, the human and natural supports of the rural areas of the northern Savadkouh region had a good balance and equality. Finally, the findings showed that the villages of Burkhill and Ikew ranked first and second, and the villages of Hajikla and Baikorka ranked 14th and 15th in this regard.امروزه، توجه به مقوله پایداری به خصوص در نواحی روستایی از رکنهای اساسی در سیاستها و برنامهریزیهای کشورهای جهان تبدیل شده است. شناسایی وضعیت نواحی روستایی به لحاظ پایداری میتواند کمک شایانی به این مقوله داشته باشد. در همین راستا، هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی پایداری نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی بود. پژوهش حاضر از منظر روششناسی توصیفی تحلیل و ابزار جمعآوری اطاعات از طریق پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش شامل روستائیان ساکن در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی بودند. در این پژوهش از تلفیق روشهای فازی و شبکه عصبی مصنوعی برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش دلفیفازی شاخصهای پایداری بومیسازی و سپس با بهرهگیری از روش شبکه عصبی مصنوعی نواحی روستایی به دو خوشه تقسیم شدند. نتایج نشان داد، پایداری مناسب و متوازنی در سطح نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه وجود دارد (062/CV= 0). همچنین نتایج تی تک نمونه حاکی از آن بود که در تمامی شاخصها به غیر از شاخص همدلی و نسبت جنسیتی تفاوت معنیداری با حد معیار وجود دارد. از دیگر یافتهها میتوان به یافتههای مربوط به ابعاد پایداری اشاره کرد، در هر سه بعد حمایتی، انسانی و طبیعی نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی از توازن و برابری مناسبی برخوردار بودند. در نهایت، یافته نشان داد که روستاهای بورخیل و ایوک رتبههای اول و دوم و روستاهای حاجیکلا و بازیرکلا رتبههای 14 و 15 را به خود اختصاص دادند.